زمان پیدایش تشیع در ایران
ساوه
تشیع در ساوه در زمان سید رضی فرزند سید محمد فرزند سید محمد مروق نیشابور
زمان شاه عباس صفوی ( مجلسی دوم )
تهیه کننده : محمد شرافت
این مکان یکی از مهمترین قدمگاه های رضوی در نیشابور به شمار می رود
عصر صفوی از سبزوار به ساوه
-----
بازماندگان امامزاده محمد محروق
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
http://wikifeqh.ir/%D8%A8%
--------------------------------------
سید احمد فرزند
سید رضی
( فرمان از نادر شاه ربیع الاول ۱۱۵۷ ح - واز کریم خان زند رمضان ۱۱۹۰ ح) به سید احمد
فرزند سید رضی فرزند سید محمد
آیت الله آقا سید محمد صالح تهجدی ( شیخ الاسلامی)
---------------------------------------------
نه فرمان شیخ الاسلامی،
عقدنامه و معافیت از سربازی(مربوط به خاندان تهجدی ساوه)
/از قرن دوازدهم و سیزدهم هجری
نویسنده:
حمیده سلطانی مقدم ، سعیده سلطانی مقدم
زبان:
فارسی
انتشار در:
نشریه پیام بهارستان، سال سوم شماره ۱۰ (زمستان ۱۳۸۹)
------------------------
389
نه فرمان شیخ الاسلامی، عقدنامه و معافیت از سربازی
(مربوط به خاندان تهجدی ساوه)/ا
ز قرن دوازدهم و سیزدهم هجری
------------------------------------------------------------
بازماندگان امامزاده محمد محروق - ویکی فقه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
http://wikifeqh.ir/%D8%A8%
گروه پؤوهشی ویکی فقه - محمد شرافت
جناب محمد فرزند محمد فرزند زید فرزند امام زینالعابدین (علیهالسلام) پیشوای چهارم شیعیان مانند سایر بنیهاشم و علویین در زمان خلافت مامون عباسی، در سال ۱۹۹ هجری قمری در راس نهضتی در کوفه علیه خلافت عباسی قیام کرد و در نهایت پس از سرکوبی قیام و کشته شدن رهبر نظامی آن محمد بن محمد محروق (رهبر فکری و سیاسی شورش) برای اخذ تصمیم به مرو که مرکز خلافت بود فرستاده شد. اما در سال ۲۰۰ هجری قمری به دستور حاکم نیشابور به شهادت رسید.
از نسل و ذریه امامزاده سیدمحمد محروق علما و شخصیتهای بزرگی همچون میرزا سیداحمد مجتهد ساوجی، علامه عسکری و ... هستند که خدماتی به جهان اسلام و تشیع انجام دادهاند و برخی دیگر از این بزرگان هنوز هم در حال خدمت به اسلام و مسلمین هستند. فرزندان و نوادگان امامزاده سیدمحمد محروق در شهرهای مختلف ایران همچون ساوه، نیشابور، قم و ... زندگی میکنند.
----------------------------------
بازماندگان امامزاده محمد محروق
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
http://wikifeqh.ir/%D8%A8%
بازماندگان امامزاده محمد محروق - ویکی فقه
جناب محمد فرزند محمد فرزند زید فرزند امام زینالعابدین (علیهالسلام) پیشوای چهارم شیعیان مانند سایر بنیهاشم و علویین در زمان خلافت مامون عباسی، در سال ۱۹۹ هجری قمری در راس نهضتی در کوفه علیه خلافت عباسی قیام کرد و در نهایت پس از سرکوبی قیام و کشته شدن رهبر نظامی آن محمد بن محمد محروق (رهبر فکری و سیاسی شورش) برای اخذ تصمیم به مرو که مرکز خلافت بود فرستاده شد. اما در سال ۲۰۰ هجری قمری به دستور حاکم نیشابور به شهادت رسید.
از نسل و ذریه امامزاده سیدمحمد محروق علما و شخصیتهای بزرگی همچون میرزا سیداحمد مجتهد ساوجی، علامه عسکری و ... هستند که خدماتی به جهان اسلام و تشیع انجام دادهاند و برخی دیگر از این بزرگان هنوز هم در حال خدمت به اسلام و مسلمین هستند. فرزندان و نوادگان امامزاده سیدمحمد محروق در شهرهای مختلف ایران همچون ساوه، نیشابور، قم و ... زندگی میکنند.
← فرزندان
۱. سید رضی فرزند سید محمد فرزند سید محمد محروق زمان صفویه ( مجلسی دوم ) سید احمد فرزند سید رضی ( از نادر شاه ۱۱۵۷ ح -کریم خان زند ۱۱۹۰ ح) سید رضی الدین فرزند احمد (ح- ۱۲۰۳) سیدمیرمحمد ملقب به میرزا کوچک شیخ الاسلامی (فتح علی شاه ۱۲۴۳ -ناصرالدین شاه -۱۲۶۷ محمدعل شاه-۱۲۵۱ )سیداسماعیل شیخ الاسلامی. همسرش غذرا سادات بنت حاج میرزااحمد ۱۲۷۱) فرزند سیدمحمد (مظفرالدین شاه) زهرا بنت میرزا ابوالفضل بهروز - طاهره بنت میرزا محمد ۱۳۳۳)... (خانواده ها شیخ الاسلامی . صالح تهجدی . علامه عسکری و میراسلامی امین تقوی .. . شریعتمدار ساوجی..)
۲. لطیف فرزندش شرف فرزندش مخدوم فرزندش محتشم فرزندش صالح فرزندش محتشم فرزندش محتشم فرزندش الحاج السید المیرزا احمد ساوجی (وفات ربیع اولال سنه ۱۳۰۴ فمری در قبرستان شیخان قم).
تایید شجره نامه بامهر حاج میرزا احمد ساوجی توسط آقا سید عباس سبط احمد
درمورد شجره نامه «حاج میرزا احمد ساوجی؛
از مشاهیر علما و مشایخ بود. خدمت استاد اعظم حاج ملااحمد نراقی؛ صاحب مستند و مناهج و غیرهما و رئیس مفخّم حاج میرزا مسیح مجتهد طهرانی تحصیل و تکمیل کرد و در سال یک هزار و سیصد و پنج[9] به رحمت ایزدی پیوست»[10] تهیه کننده/ مهندس محمد شرافت دهم اردیبهشت 1397
https://www.aparat.com/v/UNjEl
http://s9.picofile.com/file/8339430842/%D8%B3%D8%AC%D8%A7%D8%AF.jpg
فرزندان الحاج السید المیرزا احمد ساوجی ( تولد 1191 ق- و 1303 ق)
۱-سید ابوالحسن (سبطاحمدی-هاشمی احمدی)
۲-سیدداود (حاج میرزاعبداله رضوانی،حاج میرزااسدالله رضوانی،سیده صغرامادر شرافت امین مقدسی،سیده فاطمه مادر رفیعی،سیده ربابه مادر آقا سید محمد شرافت سیده رقیه مادر آقا شیخ هادی هدایت رضوانی )
۳-سید رضا (سید احمد حامدی، سید محمد تقی امیدوار -دامادش-- گل زاده غفوری - شرافت - سبط احمدی )
۴-سید عبدالحسین-همسرش خواهر آقاشیخ اسدالله مجتهدی فرزندان (سید علی نقی حجت الاسلمی -سید احمد حجت الاسلمی - سید کاظم تدین اسلامی - (تدین اسلامی،حجت الاسلامی - مجتهدی )
۵-سید علی (سید احمد سجادی سید موسی سجادی ،سید جوادتشکر سجادی-)
۶-سید ه عذرا همسر سید اسماعیل شیخ الاسلامی مادرآقا علامه عسکری،آقا تهجد ی،شیخ الاسلامی،،،
------------------
سید مرتضی عسکری
تاریخ پيدايش تشيع از چه زمانی بوده است؟
انديشمندان درباره آغاز پيدايش تشيع، نظرهاى متفاوتى دارند كه آن را به طوركلى به دو دسته مى توان تقسيم كرد: الف نويسندگان و پژوهش گرانى كه مى گويند تشيع پس از رحلت پيامبراكرم(صلى الله عليه وآله وسلم)ايجاد شده است. اينان خود چند دسته اند: 1. گروهى مى گويند تشيع در روز سقيفه پديد آمده است، همان روزى كه گروهى از بزرگان صحابه با صراحت گفتند: على(عليه السلام) اولى به امامت و خلافت است.[1] 2. دسته دوم، پيدايش شيعه را به اواخر خلافت عثمان مربوط مى دانند و انتشار آراى عبدالله بن سبا در اين زمان را به پيدايش تشيع ربط مى دهند.[2] 3. گروه ديگرى معتقدند شيعه در روز فتنه الدار(روز قتل خليفه سوم)پديد آمده است. پس از اين روز، پيروان على(عليه السلام) كه همان شيعيان بودند، در مقابل خون خواهان عثمان(عثمانيان)قرار گرفتند. ابن نديم مى نويسد:» وقتى طلحه و زبير با على(عليه السلام)مخالفت كردند و جز به خون خواهى عثمان به چيزى ديگر قانع نشدند، على خواست با آن ها بجنگد تا سر به فرمان حق نهند. آن روز، كسانى را كه از او پيروى كردند، به نام شيعه خواندند و او خود نيز به آن ها مى گفت: شيعيان من.»[3]ابن عبد ربه اندلسى نيز مى گويد: «شيعيان كسانى هستند كه على را بر عثمان تفضيل دادند».[4] 4. دسته چهارم معتقدند كه تشيع پس از ماجراى حكميت تا شهادت على(عليه السلام)به وجود آمده است.[5] 5. دسته پنجم نيز آغاز تشيع را به واقعه كربلا و شهادت امام حسين(عليه السلام)ربط مى دهند.[6] ب در مقابل اين ها، پژوهش گرانى معتقدند كه تشيع در عصر رسول خدا(صلى الله عليه وآله)ريشه دارد. از ميان دانشمندان شيعه، مرحوم كاشف الغطا،[7] شيخ محمدحسين مظفر،[8] محمدحسين زين عاملى [9]و از ميان علماى اهل سنت، محمد كرد على مى گويند: شمارى از صحابه در عصر پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله)به شيعه على معروف[10] بودند. با توجه به اين نظرها مى توان گفت ايام سقيفه، اواخر خلافت عثمان، جنگ جمل، حكميت و حادثه كربلا از دوره هاى اثر گذار بر تاريخ تشيع است. افزون بر آن، وجود شخصى به نام عبدالله بن سبا مورد ترديد است. با همه اين ها پيدايش تشيع در يكى از اين دوره ها درست به نظر نمى رسد. بررسى احاديث نبوى نشان مى دهد كه واژه شيعه پيش از همه از زبان رسول خدا، محمد مصطفى(صلى الله عليه وآله) در احاديث متعددى براى ناميدن دوستداران على(عليه السلام) به كار رفته است. اينك به اين موارد اشاره مى كنيم كه همه آن ها در منابع اهل سنت آمده است. مسعودى نوشته است: عباس بن عبدالمطلب مى گويد: «روزى نزد رسول خدا(صلى الله عليه وآله)بوديم كه ناگهان على بن ابى طالب وارد شد. همين كه چشم پيامبر(صلى الله عليه وآله)به على(صلى الله عليه وآله)افتاد، چهره اش شكفت. عرض كردم: يا رسول الله! شما به خاطر ديدن اين پسر چهره تان باز شد! فرمود: عمو، به خدا سوگند! خداوند او را بيش از من دوست دارد. هيچ پيامبرى نيست مگر اين كه اولادش از صلب خود اوست، ولى اولاد من پس از من، از نسل على هستند. در روز قيامت، مردم را به نام خود و نام مادرشان بخوانند براى اين كه خداوند پرده پوشى مى كند جز على و شيعيانش كه آنان را به نام خود و نام پدران شان صدا مى زنند».[11] پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) به على(عليه السلام) فرمود: «خدا گناهان شيعيان و دوستداران شيعيان تو را بخشيده است».[12] هم چنين پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرموده است: «تو و شيعيانت در حوض كوثر بر من وارد مى شويد. از آن سيراب خواهيد شد و صورت تان سفيد است و دشمنان تو تشنه و در غل و زنجير بر من وارد مى شوند.» پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله)در حديثى طولانى درباره فضايل على(عليه السلام) به دخترش فاطمه(عليها السلام)مى فرمايد: «يا فاطمه! على و شيعيان او رستگاران فردا هستند».[13] هم چنين رسول اكرم(صلى الله عليه وآله)فرمود: «يا على ! خدا، گناهان تو، خاندانت و شيعيان و دوستداران شيعيانت را بخشيده است...».[14] حتى گفتنى است رواياتى نيز از رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) درباره بعضى شيعيان از زبان مخالفان شيعه نقل شده است. براى نمونه، عايشه درباره حجر بن عدى نقل كرده است: آن گاه كه معاويه پس از قتل حجر و يارانش حج گزارد و به مدينه آمد، عايشه به او گفت: «معاويه! هنگامى كه حجر و يارانش را مى كشتى، حلمت كجا رفته بود؟ آگاه باش كه از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) شنيدم كه فرمود: جماعتى در محلى به نام «مرج عذرا» كشته مى شوند كه اهل آسمان ها براى قتل آنان خشمگين مى شوند.»[15] چون اين احاديث انكار شدنى نيستند و محدثان بزرگ اهل سنت آن را نقل كرده اند، بعضى نويسندگان اهل سنت به تأويل نارواى آن دست زده اند. ابن ابى الحديد مى گويد: «منظور از شيعه كه در روايات متعدد، به آنان وعده بهشت داده شده است، كسانى هستند كه به برترى على(عليه السلام) بر همه خلق قايل هستند. بدين گونه، عالمان معتزلى ما در تصانيف و كتاب هايشان نوشته اند: در حقيقت ما شيعه هستيم و اين حرف اقرب به سلامت و اشبه به حق است».[16] ابن حجر هيثمى نيز در كتاب «الصواعق المحرقه فى الرد على اهل البدع و الزندقة» هنگام نقل اين احاديث گفته است: «منظور از شيعه در اين احاديث، شيعيان نيستند، بلكه منظور، خاندان و دوستداران على هستند كه مبتلا به بدعت سب اصحاب نشوند.»[17]. مرحوم مظفر در پاسخ او مى گويد: «عجيب است كه ابن حجر گمان كرده، مراد از شيعه در اين جا اهل سنت هستند! و من نمى دانم اين به دليل مترادف بودن دو لفظ شيعه و سنى است يا به اين دليل كه اين دو فرقه يكى هستند يا اهل سنت بيشتر از شيعيان، از خاندان پيامبر پيروى كرده اند و آنان را دوست مى دارند؟»[18] مرحوم كاشف الغطاء نيز مى گويد: «با نسبت دادن لفظ شيعه به على(عليه السلام)مى توان مراد را فهميد; زيرا غير از اين صنف، شيعه ديگران هستند».[19] ظهور معناى شيعه در احاديث و سخنان پيامبر آشكار و روشن است و آنان با اين تأويل ها خواسته اند از پذيرش حقيقت بگريزند. اين را هم بايد دانست كه مصداق شيعه در همان عصر پيامبر مشخص بوده است و عده اى از اصحاب پيامبر در همان زمان به «شيعه على» مشهور بودند.[20] بنابراين، براساس احاديث موجود، پيش از همه رسول خدا(صلى الله عليه وآله) نام شيعه را بر دوستداران على(عليه السلام)گذاشته است و حوادث ديگرى مانند: سقيفه، جنگ جمل، حكميت و واقعه كربلا بر گسترش اين واژه و آموزه هاى تشيع تأثير داشته اند. |
پینوشتها:
1. يعقوبى گفته است: شمارى از بزرگان صحابه از بيعت با ابوبكر خوددارى كردند و گفتند: على(عليه السلام) اولى به خلافت است. تاريخ يعقوبى، قم، منشورات الشريف الرضا، 1414 هـ . ق، ج 2، ص124. 2. جهاد الشيعة، مختار الليثى، الدكتوره سميرة، بيروت، دار جبل، 1396 هـ . ق، ص25. 3. شيعه در تاريخ، محمدحسين زين عاملى، برگردان: محمد رضا عطايى، انتشارات آستان قدس، 1375 هـ . ش، صص33 و 34، برگرفته از: الفهرست ابن نديم، ص249. 4. العقد الفريد، احمد بن محمد ابن عبد ربه اندلسى، بيروت، دارالاحياء التراث العربى، 1409 هـ ، ج2، ص230. 5. الفرق بين الفرق، ابومنصور عبدالقادر بن طاهر بن محمد البغدادى، قاهره، 1367 هـ ، ص 134. 6. اصول اسماعيليه، برگرفته از: برنارد لويس، ص 86. 7. دفاع از حقانيت شيعه، برگردان: غلامحسن محرمى، مؤمنين، 1378، ص 48. 8. تاريخ منشورات، مكتبة بصيرتى، بى تا، ص4. 9. شيعه در تاريخ، ص34. 10. تاريخ شيعه، محمدحسين مظفر، مكتبة بصيرتى،(بى تا) ص9، برگرفته از: خطط الشام، ج 5، صص251 ـ 256. 11. شيعه در تاريخ، ص42، بر گرفته از: مروج الذهب، ج2، ص51. 12. الصواعق المحرقة، ابن حجر الهيثمى المكى، مكتبة قاهره، 1385، ص232. 13. المناقب للخوارزمى، اخطب خوارزم، نجف، منشورات المكتبة الحيدرية، 1385، ص 206. 14. همان، ص209. 15. تاريخ يعقوبى، ابن واضح، منشورات الشريف الرضى، 1414 ه، ج2، ص231. 16. شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، بيروت، دارالاحياء التراث العربى، ج20، ص226. 17. الصواعق المحرقة، ص 232. 18. تاريخ شيعه، ص5.. 19. دفاع از حقانيت شيعه، صص 48و 49. 20. سعد بن عبدالله اشعرى در اين باره مى گويد: «نخستين فرقه، شيعه است». |
سرزمین آرزوها : علامه عسکری
{https://www.blogfa.com/Desktop/post.aspx?action=edit&postid=2017&t=156806249
-------------------------------------------
http://savehje.blogfa.com/post/929
شجره نامه فامیلی ساوه http://shjsaveh.persianblog.ir/ خانواده شیخ الاسلامی . تهجدی. علامه عسکری. میراسلامی .نبوی
تهیه کننده :محمد شرافت