دشتهای ساوه میزبان غم اسبهایی هستند که در روزگار اهلی بودنشان یاوران انسان در روزهای سخت بودند و حالا در زمان وحشی شدنشان تبدیل به دردی بر دوش آدمها شدهاند.
به گزارش ایرنا، در پهنای بیپایان دشتهای ساوه، جایی که آسمان با زمین در افقی بیانتها در هم میآمیزد، اسبهایی آزاد و سرکش یالهایشان در باد میرقصد و سمهایشان ضربآهنگی میسازد که گویی طبیعت را به جشن دعوت کردند.
این موجودات نجیب که زمانی دوستی وفادار برای انسان بودند، زین بر پشت، فرمانبردار و یار روزهای سخت کشاورزان، اکنون در دنیایی میان اهلی بودن و وحشی شدن سرگردانند؛ بیهیچ زین و افساری، اما نه به تمامی آزاد.
اسبهایی که زمانی در سایهی دستان زحمتکش روستاییان پرورش یافتند، روزگار خود را با کشیدن بارهای سنگین و پیمودن مسیرهای دشوار میگذرانیدند همچون یارانی خاموش در روزهای سخت صدای پایشان نویدکار و آرامش بود.
این موجودات زیبا و سرکش، در دنیایی سرشار از آزادی و تناقض، میان انسان و طبیعت به حکایتی تلخ و شیرین در برخی از مناطق ساوه بدل شدهاند
چند صباحی است که روزگار، حکایتی دیگر برایشان رقم زده و صاحبان قدیمی آنها که انگار نگهداری از این اسبها برایشان سنگین بوده، آنها را در دل طبیعت رها کردند و حال، این موجودات زیبا و سرکش، در دنیایی سرشار از آزادی و تناقض، میان انسان و طبیعت به حکایتی تلخ و شیرین در برخی از مناطق ساوه بدل شدهاند.
آنها با شکوه خود، جلوهای تازه به دشتهای ساوه بخشیدهاند، آرامش گامهایشان در دل دشت، تصویری رؤیایی از شکوه حیات را به تصویر میکشد. یالهای افشانشان زیر تابش خورشید، همانند شعلههایی زنده در میان سبزهها میرقصد و صدای سمهایشان، سمفونیای برای دوستداران طبیعت است.
اما این تصویر زیبا، در پس خود، سایهای از تناقض و تراژدی را پنهان کرده و برای کشاورزانی که هنوز با زمین و محصول خود دستوپنجه نرم میکنند، تبدیل به کابوس شده است.
بیشتر بخوانید:
فیلم | شناسایی گنج هزار ساله در ساوه
گاه شبها صدای سمهای اسبهایی که به سوی مزارع هجوم میآورند، خواب را از چشمان کشاورزان میرباید و خسارتهایی که این موجودات به مزارع وارد میکنند، خشم و اندوهی بیپایان را به دل زحمتکشانی مینشاند که حاصل دسترنج خود را نابود میبینند.
اسبهایی که در دشتهای ساوه میتازند، انگار روایتگر تضادی هستند که میان زیبایی و ویرانی در جریان است، آنها نه اهلیاند که بار انسان را بر دوش کشند و نه وحشی که بتوان در دنیای حیات وحش رهایشان کرد؛ میان این دو جهان معلق مانده و این تعلیق، برای آنان و برای انسان، حامل رنج است.
این اسبها، بیآنکه بخواهند، به مسالهای پیچیده بدل شدهاند؛ نمادی از تناقض همزیستی انسان و طبیعت.
دوستداران طبیعت از زیبایی حضورشان به وجد میآیند، مسوولان از چالشهای مدیریت آنها سخن میگویند و کشاورزان از خسارتهایی که به زمین و محصولاتشان وارد میشود، گلایه دارند. این اسبها، بیآنکه بخواهند، به مسالهای پیچیده بدل شدهاند؛ نمادی از تناقض همزیستی انسان و طبیعت.
این گزارش روایتگر حکایتی است از زیبایی و زخم، از شکوه و درد. حکایت اسبهایی که در آزادیشان اسیرند و در رها شدنشان، همزیستی انسان و طبیعت را به آزمونی سخت کشاندهاند. آیا راهی هست که این اسبها، نه باری بر دوش انسان باشند و نه زخمی بر طبیعت؟ یا اینکه این قصه همچنان در دشتهای ساوه جاری خواهد ماند؛ قصهای از رنج اهلی بودن و درد وحشی شدن؟
جایی برای مسئولیت یا سرکشی؟
هرچند به همراه مدیرعامل انجمن محیط زیستی حافظان طبیعت ساوه و زرندیه یک روز در دشت های بخش نوبران ساوه به گشت و پایش منطقه برای مشاهده این اسب ها رفتیم اما موفق به دیدار این زیبایی نشدیم و درنهایت، به سراغ مهدی محدودی، یکی از کشاورزان روستای شیرینبلاغ ساوه که روستایشان بخشی از محل حضور این اسبهای بلا صاحب است، رفتیم که وی در این رابطه به ایرنا گفت: مهمترین مشکلی که ما با آن مواجهیم این است که هیچ یک از صاحبان اسبها مسئولیت حیوانات خود را به عهده نمیگیرند.
وی افزود: اسبها درختان و نهالها را از زمان شکوفه دادن تا میوهدهی از بین میبرند و محصول زراعی و باغی را تخریب میکنند، ولی صاحب آنها به هیچ وجه مسئولیت نمیپذیرند.
محدودی با بیان اینکه برخی از این گلهها شامل ۱۰ تا ۱۲ راس اسب است که آزادانه در منطقه پراکندهاند، یادآور شد: ما از مسئولین خواستاریم که صاحبان این اسبها را شناسایی کرده و آنها را مجبور کنند که حیوانات خود را کنترل کنند.
این اسبها هر سال از بهار تا تابستان، پاییز و زمستان، محصولات ما را تخریب میکنند
صمد خوشسیما کشاورز روستای سرمره ساوه هم با بیان ناراحتی بیشتر از این وضعیت، توضیح داد: این اسبها هر سال از بهار تا تابستان، پاییز و زمستان، محصولات ما را تخریب میکنند.
وی با بیان اینکه این مشکل بیش از ۲۰ سال است که وجود دارد، اما در سه، چهار سال اخیر شدت آن بیشتر شده است، اظهار کرد: امسال بیش از سه یا چهار تن از محصولات گندم گرفته تا صیفیجات و محصولات باغی ما را از بین بردند که هیچکدام قابل برداشت نبود.
او ادامه داد: ما از طریق دادگاه شکایت کردهایم، اما در دادرسی، صاحبان این اسبها ادعا میکنند که این حیوانات مال آنها نیستند و به همین خاطر از این مسیر هم نتوانستیم کار به جایی ببریم.
خوشسیما گفت: بعضی از کشاورزان و باغداران برای گرفتن انتقام از این اسبها، به دنبال گذاشتن تله یا حتی کشتن آنها با تفنگ هستند، اما این رفتار درست نیست و ما معتقدیم که این حیوانات گناهی ندارند، مشکل اصلی از صاحبان آنهاست که به دلیل عدم مسئولیتپذیری، اسبها را در دشت رها کردهاند.
تله زیبایی
این روایت تصویری متناقض از اسبهای نیمهوحشی ساوه ارائه میدهد که برای یافتن راهکاری پایدار برای حفظ تعادل میان طبیعت و نیازهای انسانی به سراغ مهدی فرقانیپور مدیرعامل انجمن محیط زیستی حافظان طبیعت ساوه و زرندیه رفتیم که وی با خاطرهای از مواجهه اولیهاش با این اسبها، روایتش را این گونه گفت: حدود ۱۰ سال پیش، برای نخستین بار، از زبان یک فعال محیط زیست شنیدم که در منطقه پلنگآباد و شیرین بلاغ اسبهایی وحشی دیده شدهاند.
وی افزود: این خبر برایم بسیار عجیب بود؛ اسبهایی که روزگاری اهلی بودند، چگونه به موجوداتی نیمهوحشی تبدیل شدهاند؟ چند سال بعد، هنگام پایش منطقه، با دوربین این اسبها را دیدم، قامت استوار و رنگهای خیرهکنندهشان همچون شاهکاری طبیعی، منطقه را جذابتر کرده بود.
فرقانیپور گفت: دیدن این اسبها در دل دشتها و کوهها، تا مدتها تنها نشانهای از زیبایی و بکر بودن منطقه بود اما این تصور تا چند سال پیش دوام نداشت.
وی یادآور شد: از شیرین بلاغ گزارشی رسید که یک کفتار در تلهای گرفتار شده است و سریعاً به محل رفتیم، اما پیش از رسیدن ما، کفتار فرار کرده بود؛ فقط پنجههای قطع شدهاش در تله باقی مانده بود و تحقیقات ما نشان داد این تلهها برای به دام انداختن اسبها کار گذاشته شده بودند؛ اسبهایی که به باغها و مزارع مردم آسیب رسانده بودند.
زیبایی یا تهدید؟
فرقانیپور با ابراز نگرانی از تغییر نگرش نسبت به این اسبها یادآور شد: بررسیهای ما نشان داد که این اسبها زمانی به انسان تعلق داشتند اما در سالهای گذشته، به دلیل هزینههای نگهداری بالا، اهالی آنها را در فصلهای سخت سال در طبیعت رها کردهاند و اکنون، با گذشت زمان و زاد و ولد، تعدادشان به بیش از ۲۰ راس رسیده و به دو گله تقسیم شدهاند که آزادانه در منطقه زندگی میکنند.
راهحلها
مدیرعامل انجمن محیط زیستی حافظان طبیعت ساوه و زرندیه گفت: این مساله دو جنبه دارد از یک سو، این اسبها نمایی از زیبایی بیبدیل طبیعتاند، اما از سوی دیگر، آسیبهایی که به کشاورزی و محصولات مردم وارد کردهاند را نمیتوان نادیده گرفت و باید هرچه سریعتر برای کنترل این وضعیت اقدام شود.
وی گفت: اولین گام، شناسایی صاحبان این اسبهاست و باید با همکاری شوراها و دهیاریهای محلی، آنان ملزم شوند تا آنها را بازگردانده و از رها کردن آنها در طبیعت خودداری کنند.
قانون و مسئولیت
در همین راستا، رئیس اداره محیط زیست ساوه نیز ضمن تأکید بر نقش قانون، توضیح داد: حیواناتی مانند اسب، گاو، گوسفند، سگ و الاغ در گذشته بخشی از حیات وحش بودهاند اما طی قرنها همزیستی با انسان، به حیوانات اهلی و خانگی تبدیل شدهاند و به همین دلیل، آنها دیگر در حوزه وظایف سازمان محیط زیست قرار نمیگیرند و قوانین نیز مسئولیتی در این خصوص به این سازمان محول نکرده است.
طبیعت زیباست، اما مسوولیتپذیری در قبال آن است که این زیبایی را معنادار میکند
علی لنگرودی یادآور شد: طبق قوانین موجود، هر آسیبی که از سوی این حیوانات به اشخاص حقیقی یا حقوقی وارد شود، صاحبان آنها مکلف به جبران خسارت هستند و این اصل بر پایه رابطه مالکیت و مسوولیت بنا شده است و برای حل چالشهای پیشآمده، شناسایی و مسوولیتپذیری صاحبان این حیوانات ضروری است.
پایان یک تناقض؟
این سخنان، نگاه تازهای به مساله اسبهای نیمهوحشی میافکند؛ موجوداتی که بین دو جهان قرار گرفتهاند: از سویی آزاد در طبیعت، و از سویی دیگر با ریشههایی در زندگی انسانی و رئیس اداره محیط زیست ساوه معتقد است که برای حل این چالش باید از قوانین موجود و همکاری جوامع محلی بهره برد.
رییس اداره محیط زیست با اشاره به اهمیت همزیستی مسالمتآمیز میان طبیعت و جامعه گفت: اسبهای بلاصاحب، هرچند زیبایی و شکوه خاصی به منطقه بخشیدهاند، اما وقتی به چالشی برای مردم و کشاورزی تبدیل میشوند، باید با تدابیری سنجیده و عادلانه این تناقض را مدیریت کرد چراکه طبیعت زیباست، اما مسوولیتپذیری در قبال آن است که این زیبایی را معنادار میکند.
در نهایت، اسبهای ساوه داستانی از زیباترین تضادها و چالشها هستند؛ آنها نمادی از آشتی میان انسان و طبیعتاند، اما در عین حال، غرق در این تضاد زندگی میکنند.