قاسم فضلي– دکترای باستان شناسی و مردم شناسی و کارشناس میراث فرهنگی استان مرکزی
خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) – منطقه مرکزی
از مطالعات منابع تاريخي و غور در متون چنين نتيجه مي شود كه ساوه در مسير روزگاران دراز خود، چه در پيش از ظهور اسلام يا پس از آن، كانون توليد و تجارت انواع محصولات كشاورزي، باغداري، دام، صنايع دستي و هنر بشمار ميرفته است .
ساوه در ميان دو شاهراه مهم و تاريخي ايران قرار دارد، به طوري كه يك شاهراه ساوه را از طرف شمال غرب به همدان( اكباتان ) و از جانب شمال شرق به ري مرتبط ميكند و شاهراه ديگر، به قزوين در شمال و به اصفهان در جنوب هدايت شده است .
از ديدگاه مديريت امور كشور، ديار ساوه گاه تابع همدان بوده و گه قواعد و مناسبات حكومتي ري بر اين شهر اجرا و جاري مي شد و در عهد خلفاي عباسي براي مدتي ساوه از متعلقات كوره قم محسوب مي شده است .
آغاز دگرگوني هاي اجتماعي، ديني و فرهنگي در گستره ايران از قرن اول ه ـ ق بتدريج آغاز شد و تازيان با حملات خونبار خود، همدان را فتح كردند، سپس ساوه را گشودند و عازم ري شدند و همه اينها به سال22 ه - قمري رخ داد . (1 ) .
نام و كلمه ساوه در قديمي ترين متون مربوط به قرن سوم هـ - قمري باقي و پديدار شده است و نويسندگان و انديشمنداني نظير احمدبن يحیي البلاذري و ابوحنيفه داود دينوري به مناسبت هاي مختلف حوادث و رويداهاي ساوه را ذكر كرده اند و ابن خرداد از مناطق و شهرهايي كه بين شاهراه همدان به ساوه و از ساوه تا ري وجود داشته اند ، نام برده است ( 2 ) .
هيچ دانسته نيست كه احداث ساوه بعنوان « رستاق » يا شهر بطور دقيق در چه زمان رخ داده است. بنا به نوشته حسن بن محمد قمي بنيان ساوه در دوره كيخسرو فرزند سياوش و پهلواني بنام بيژن نهاده شد( 3 ) و بر پايه اين روايت مي توان گفت كه ساوه در زمان هاي دور و پيش از ظهور اسلام سكونتگاهي مناسب براي زيست انسان مي بوده است .
از ديدگاه پژوهش هاي باستان شناسي و معماري تاريخي، ساوه را مي توان به عنوان يك خطه ارزشمند قلمداد کرد. تپه قلعه اسي آباد( اسيرآباد ) در محدوده جانب شرق ساوه و نزديك به امامزاده سيد اسحاق قرار دارد و طبق شواهد و مستندات موجود، متعلق به عصر ساسانيان است( 4 ).
افزودن بر آن، دور از ذهن نيست، بقاياي قلعه ها و تپه هاي ديگري كه متعلق به پيش از ظهور اسلام مي بوده اند، در ساوه وجود داشته كه بر اثر عوامل مختلف از بين رفته اند .
در اسفندماه 1378 خورشيدي گمانه ها و گودال هاي آزمايشي متعددي در كف راسته اصلي بازار تاريخي ساوه حفر شدند .
نويسنده كه سرپرست هيات اين كاوش را بعهده داشت، آن امور را به ضرورت از ساعت 21 تا 5 صبح انجام مي داد . گمانه ها به عمق یک متر و در برخي بيشتر از آن، اما بفاصله مناسب از يكديگر گشوده شدند و نتايج ثمر بخشي را به بار آوردند، بطوري كه تعدد و تنوع سفال هاي ساده، منقوش و همچنين سفالهاي لعابدار و قطعات سفالي مربوط به ناودان، ذهن و فكر ما را معطوف خود كردند. افزون بر اينها شمار قابل توجه قطعات شيشه، فلز، گچ، جوك، كاشي لعابدار و منقوش و آجرهاي آسيب ديده از لابلاي انبوه خاك و خاشاك بدست آمدند. نمي توان از نظر دور داشت كه مصالح و عنصرهاي ديگري نظير حصير، چوب و نورگير سفالي، كاربرد نداشته اند، هرچند كه هيأت باستان شناسي با وقت و مكان محدود، به آنها دست نيافت .
در ضلع جنوب بازار پيشگفته، كهن ترين ميدان ساوه وجود دارد كه در مجاورت اين ميدان يعني روبروي دهانه بازار نامبرده، بناي تاريخي موسوم به مسجد ميدان كه به آن مسجد سرخ نيز مي گويند، همراه با مناره اش ديدگان انسان را به خود جلب مي كند.
به فاصله از آن دو يادمان تاريخي و در ادامه به سمت جنوب، بناي بزرگ گنبد چهارسو( چهار سوق ) قرار دارد. در اواخر دهـه 1370 خورشيدي هنگام تعميرات گنبد چهارسو، فرصت مقتضي پيش آمد كه يك گمانه در كف بناي پيشگفته حفر شود. اين گودال آزمايشي تا عمق 3 متر پايين رفت كه ماحصل آن انبوه مواد و مصالح ساختماني همانند آجر، كاشي هاي آسيب ديده و تعدد و تنوع سفالها بود و در اين رابطه آنچه را كه در گمانه زني هاي بازار ساوه كشف شده بود، اين بار به فاصله 155 متر از بازار، با آن گونه پديده ها مواجه شديم .
در هيچ يك از گمانه ها در بازار و در يك گمانه گنبد چهارسو به كف طبيعي و بكر نرسيديم و از اين روي لايه هاي كهنتر تاريخي در ژرفاي بيش از 3 متر در گمانه هاي مذكور به احتمال فراوان وجود دارد و در اين پيوند عنصرها و اشياء مكشوفه از مجموعه گمانه ها را مي توان از قرن هاي چهارم تا نهم ه ـ قمري دوره يابي و گاه نگاري كرد.
گزارش هاي مستند( همراه با عكس )كه از مسجد جامع ساوه در دوره قاجار ( ناصرالدين شاه به بعد ) و در زمان پهلوي تهيه و تدوين شده اند، آشكارا بيان مي كنند كه مسجد، مناره و آب انبار آن بصورت آسيب ديده در ميان گستره بقاياي معماري و ابنيه تخريب شده قرار دارند. اين امر بيانگر آن است كه مسجد در زمان عمران و آباداني در مركز شهر ساوه واقع بوده به شكلي كه دامنه اينگونه آثار تاريخي تا محدوده گنبد چهارسو كه به فاصله در شمال مسجد نامبرده قرار دارد، ادامه داشته است .
منظر هوايي مسجد جامع ساوه و آ ب انبار آن در ميان ويران هاي تاريخي شهر مذكور
منظر عكس هوايي از مسجد جامع ساوه و چهار باغ واقع در روبروي آن(دست چپ)
اما عوامل مختلف، يادمان هاي مذكور را دستخوش نابودي كرد. اينجانب برخي از تپه و ماهورهاي فرهنگي – تاريخي باقي مانده را به فاصله 100 متري از بناي مسجد جامع در طرف جنوب، جنوب غرب و جنوب شرق در سالهاي 1374-1372 خورشيدي مورد توجه و بررسي هاي لازم قرار داد. به طوري كه زيارتگاه هاي موسوم به امامزاده بشير و امامزاده شاهزاده حسين در ميان بقاياي تخريب شده شهر قرار داشتند و در جانب جنوب و جنوب غرب تپه و ماهورهاي حفاري شده توسط حفاران غير مجاز، آكنده از سفالها، خشت، آجر، استخوان و قطعات كاشي هاي متنوع و آسيب ديده بودند كه خصوصيات تقويم و تاريخ آنها، ظرفيت قرن هايي از قرن سوم و چهارم هـ . قمري به بعد را گويا و نشان مي دادند .
كوزه گران كهنسال ساوه اي از آخرين مهماناني بودند كه كوره ها و كارگاه هاي توليد انواع خمره و ظروف سفالي را در آنجا داشتند .
باستثناي پاره اي اندك از ديوار تاريخي گرد شهر(بارو) هيچ اثري از يادمان هاي پيش گفته باقي نمانده بلكه ساختمان ها، خيابان ها و ساير پديده هايي از اين دست جايگزين آنها شده اند .
مسجد جامع ساوه در بستر تاريخ خود شاهد رخدادها و دگرگوني هاي متنوعي بوده و دوره ها و تأثيرات حكومت هاي مختلف را ديده و تجربه كرده است همانند خلفا(خلفاي عباسي)، آل بويه، سلجوقيان دوره اول، سلجوقيان دوره دوم، ايلخانيان، صفويان و عصر پهلوي .
ساخت و ساز اوليه اين بنا براساس پلان و طرح شبستان هاي ستوندار همراه با حياط و باروي پيراموني مسجد اجرا شده كه قسمت هايي از آن ساختار در سه جانب شرق، غرب و جنوب حياط باقي مانده اند و باروي مذكور شبستان ها را از فضاي بيروني مسجد جدا مي كند و هر يك از شبستان ها از چندين رواق تشكيل مي شده است .
پلان مسجد نامبرده
دهانه هر رواق به حياط مرتبط است و انتهاي آن توسط باروي محيطي مسجد مسدود شده است. ساختار هر رواق از دو رديف ستون هاي موازي يكديگر تشكيل شده، به طوري كه در هر رديف سه ستون وجود دارد. پهناي رواق ها بين 3.20 متر ، 4.10 متر و 4.48 متر متفاوت است .
ستون ها از كاراسته هاي( ماده ) گل چينه و خشت ساخته شده اند، بدنه مربع شكل ستونها داراي اندازه يكدست و يك پارچه نیست. طول يك ضلع از 1.78 متر تا بيش از 2 متر نسبت به ستون هاي خشت و گلي ديگر، متفاوت است .
بر فراز ستون هاي پيشگفته قوس هاي خشتي استوار شده اند، اين قوس ها نه تنها ستونها را، بلكه در پاره اي نقاط خود به بارو نيز متصل شده اند. اندازه خشت هاي بكار رفته در ستونها و در قوس هاي شكيل و ستبر، بين 35*35*8 سانتيمتر ، 36*36*9 سانتيمتر و 38*38*10 سانتيمتر متفاوت است و از گل بعنوان ملاط خشت ها استفاده شده است .
هر ستون به اقتضاي جا و موقعيتي كه داراست، وزن يك يا چند قوس را تحمل مي كند، بطوري كه استاد سازنده، با بينش و دور انديشي كه اعمال کرده، دو ستون خشت و گلي يكپارچه و چسبيده به هم واقع در كنج جنوب شرق حياط را در حد كفايت، ستبر و استوار ساخته تا بدان طريق پايه هاي ضخيم چهار قوس بزرگ را بر فراز آن بتواند بنا نهد و دور قوس ها را بتدريج تنظيم کرده و بالا ببرد .
نگاه و امعان نظر به طرح و ساختار ستون ها، قوس ها، اندازه ها و كاراسته هاي ( ماده ) آنها، ذهن و فكر ما را نسبت به عبور و تأثير خصوصيات معماري ساساني به دوره اوليه اسلامي را در مسجد جامع ساوه، احياء و يادآور مي كند و از اين روي نظر و انديشه رايج و غالب نسبت به گاهنگاري و زمان يابي ساختار اوليه مسجد جامع ساوه ، قرن هاي دوم و سوم هـ - قمري را هدايت و تذكر مي دهد .
قوس خشتي يكي از رواق هاي مسجد جامع ساوه
گونه چيدمان خشت قوس و دو رديف خشت در پشت آن
نمي توان ادعا كرد که تمام خاكي كه براي تهيه خشت و گل چينه اين مسجد استفاده شده كاملا طبيعي بوده و در آن ذرات مصنوع و پديده هاي تأثيرگذار توسط انسان ديده نمي شود، بلكه اين داستان واقعيت ديگري را هويدا مي كند، به اين معنا كه در بطن و داخل گل چينه و خشت ها، قطعات كوچك استخوان و سفال وجود دارد . اين امر دليل روشني است مبني بر وجود خانه هاي مخروبه، تپه و ماهورهاي تاريخي متعلق به پيش از محدثات اوليه مسجد كه در جلگه ساوه باقي مانده بودند .
شمار رواق ها حسب پلان اوليه، در شبستانها بشرح زير است :
شبستان طرف شرق داراي هشت رواق است كه به موازات يكديگر كنار هم قرار دارند و آخرين رواق موجود در محدوده گوشه شرق شمال، فقط ته رنگ و باريكه اي از قوس آجري آن باقيمانده است .
شبستان جانب غرب از هشت رواق تشكيل مي شد و يكي از رواق ها بعنوان آيگاه ( ورودي ) كاربري دارد.
شبستان طرف جنوب داراي هشت رواق مي بوده است .
سقف هريك از اين رواق ها باحتمال بسيار با طاق آهنگ پوشيده شده بود كه بار اين طاق ها به ديوارها، قوس ها و ستون ها انتقال مي يافت و احتمال فراوان دارد كه كاراسته( ماده ) طاق هاي نامبرده از خشت و گل بوده، اما اثري از آنها باقي نمانده است .
آنچه كه امروز سقف برخي از رواق ها را پوشانده، طاق آهنگ آجري از دوره هاي مختلف است .
شبستان هاي سمت جنوب و غرب به سبب ساخت ايوان، گنبدخانه و ساير محدثات كه در ادوار بعد در آنها رخ داده، شكل نخستين خود را از دست داده اند .
بخش هايي قابل توجه از ساخت و سازهاي مسجد واقع در ضلع شمال حياط، همچنان زير خاك باقي و محفوظ مانده اند و آنچه كه از داخل حياط و در طرف مذكور قابل رويت و امعان نظر است، از محدثات زمان ( زمان ها ) بعد بشمار ميرود .
طرح و پلان اوليه مسجد جامع ساوه بعنوان شبستان هاي ستوندار واقع در اطراف حياط، با پلان مسجدهاي تاريخي فهرج( در استان يزد )، سيراف (بندر طاهري ) و شوش قابل مقايسه است با ذكر اين تفاوت كه باروي پيرامون مسجد شوش توسط چندين جزر حمايت و تقويت شده است .
كهن ترين نقوش و قديمترين كلمات در سه نقطه اين مسجد باقي مانده اند و اين دستاوردهاي تاريخي – هنري از تلفيق رنگ هاي سرخ، آبي و لاجوردي حاصل شده اند . صور گل، بوته، غنچه، برگ، خطوط هندسي، پرنده مسبك و همچنين چند واژه در كنار هم بعنوان خط روي آستر و پوسته گچ نقش و اجرا شده اند و اين زمينه( آستر و پوسته گچ ) بر روي خشت هاي بزرگ كشيده و قوام يافته است. ابعاد اين نوع خشت هاي اوليه در ساختار بنا در بالا مذكور است.
خصوصيات واژه گان را مي توان از نخستين مراحل بكار گيري خط در اين گونه بناها تلقي و معرفي کرد، بطوري كه كلمات با شكل هايي نظير برگ، گل و حتي نقش هايي شبيه به چشم و چهره پرنده گان مسبك، آراسته شده اند . اين آثار در روي گيلويي هاي متعلق به شبستان هاي نخستين مسجد در طرف غرب حياط قرار دارند و لبه باقيمانده اين گيلوئي ها در ارتفاع 5.69 متر نسبت به كف كنوني حياط واقع بوده كه به احتمال فراوان خط و نقاشي هاي نامبرده در قرن هاي سوم و چهارم ايجاد شده اند.
كهن ترين رنگ آميزي و نقاشي هاي باقيمانده واقع در طبقه فوقاني ايوان غربي
طاق رفيع و با شكوه يك ايوان منسوب به قرون هفتم و هشتم هـ - قمري واقع در غرب حياط نیز، بر آثار پيشگفته سايه افكنده و آنها را از گزند باران و برف حفاظت مي كند .
افزون بر اينها، مسجد جامع ساوه مشتمل بر قسمت هاي ديگري از جمله مناره،- بقاياي يك رشته كاريز( قنات ) تاريخي، يك باب آب انبار، بناي آرامگاه معروف به استاد و شاگرد و بهري از باروي ( ديوار دفاعي ) ساوه است.
منابع:
- تاريخنامه طبري گردانيده منسوب به بلعمي به تصحيح و تحشيه محمد روشن ، مجلد دوم ص 523 سه مجلد تهران 1368
- ابن خرداد به مسالك و ممالك ( متوفا حدود 300 هـ - قمري ) ص 25 ترجمه . سعيد خاكرند ، تهران 1371
- حسن بن محمد بن حسن قمي كتاب تاريخ قم ، ص 80 ترجمه حسن بن علي حسن بن عبدالملك قمي ، تصحيح و تحشيه سيد جلال الدين طهراني ، تهران 1361 خورشيدي
- چنانچه بازار مستقف و تاريخي ساوه را بعنوان ملاك و مبداء جهت يابي خود قراردهيم ، درآن صورت تپه قلعه پيش گفته بفاصله در جنوب شرق آن بازار واقع ميباشد .