سردار شهید مهدی ناصری فرمانده گردان پرافتخار حضرت ولیعصر(عج) در دوران دفاع مقدس که متشکل از رزمندگان شهرستان‌های ساوه و زرندیه و برخی از شهرهای استان مرکزی بود را شهید یلدایی می‌نامند.
شهیدی که بر اثر اصابت ترکش خمپاره در شب یلدا به همراه سردار شهید سید حسن موسوی فرمانده سپاه ساوه در دوران دفاع مقدس به فیض عظیم شهادت نائل آمدند. همه ساله به مناسبت فرا رسیدن شب یلدا با گرامیداشت یادو خاطره این فرمانده پرافتخار دوران دفاع مقدس در کنار پیامک‌هایی که رزمندگان این گردان در شب یلدا با مضمون "یلدای ما بوی مهدی می دهد" به یکدیگر داده و یاد خاطره او را گرامی می‌دارند، به گوشه ای از ابعاد مختلف زندگی آن شهید والامقام و خاطرات بجامانده از او می‌پردازیم.
به گزارش ایسنا، منطقه مرکزی، شهید مهدی ناصری را آقامهدی می‌شناختند. واقعیت امر هم همین طور بود. خوش اخلاق، دارای حجب و حیا، متین و با وقار بود و چهره نورانی و زیبا از او دیده می‌شد . از نظر علمی دانش آموز فرهیخته ای بود بویژه زمانی که در هنرستان فنی شهید اسدی در رشته راه و ساختمان تحصیل می‌کرد و توانست با معدل 18.5 مدرک دیپلم خود را کسب کند.
وی از سطح علمی بالایی برخوردار بود و توانست در سال 1362 در رشته معماری دانشگاه علم و صنعت تهران پذیرفته شود ولی دفاع از کیان کشور و میهن اسلامی را به درس و تحصیل در دانشگاه ترجیح داد و بارها بر این نکته تاکید داشت که درس و کسب علم را بعد از جنگ هم می‌توان ادامه داد و در حال حاضر دفاع از میهن در راس همه امور است.
حسین ناصری برادر این شهید والامقام در توصیف آقامهدی می‌گوید: وی به اقامه نماز در اول وقت و به صورت جماعت اهتمام و تاکید فراوان داشت. نماز شب ایشان چه در زمان حضور در جبهه و چه در منزل ترک نمی شد. وی ایمان قوی و استواری داشت تا حد امکان به نیازمندان کمک می‌کرد. به پدر و مادر احترام خاصی قائل بود و تا آنجا که می‌توانست از آنها دستگیری می‌کرد و صله رحم را به نحو احسن انجام می‌داد.
وی ادامه داد: بعد از اتمام ماموریت و بازگشت از جبهه سرکشی از خانواده معظم شهدا، ایثارگران و جانبازان در اولویت اول کاری او بود. همیشه نفر اول در گردان حضور داشت و سخت ترین ماموریت‌ها را خودش انجام می‌داد.
وی به نقش تاثیرگذار شهید ناصری در موفقیت‌های گردان ولی عصر (عج) اشاره کرد و گفت: این گردان به فرماندهی آقامهدی یکی از گردان های افتخار آفرین در دوران دفاع مقدس و لشکر 17 علی بن ابیطالب (ع) بود و بسیاری از پیروزهای این لشکر مرهون ایثارگری و جانفشانی رزمندگان این گردان بود.
برادر شهیدان مهدی و هادی ناصری اضافه کرد: گردان ولی عصر (عج) کمترین مفقود الاثر را داشت و این به خاطر سعی و تلاش آقا مهدی بود که همشه سعی می‌کرد پیکر پاک شهدا را بعد از عملیات به پشت جبهه بازگرداند تا خانواده‌ای چشم انتظار شهیدشان نباشند و این عملکرد شهید او را در لشکر 17 علی بن ابیطالب (ع) شاخص قرار داده بود.
وی عنوان کرد: شهید ناصری از هوش و حافظه بسیار بالایی برخوردار بود و رزمندگان گردان را به اسم صدا می‌زد. دارای نظم انضباط خاصی بود و همیشه ظاهری مرتب و آراسته داشت. حتی شب شهادتش لباس نو پلنگی بر تن کرده بود و به آرزوی دیرینه‌ای که همانا شهادت بود رسید و شهد شیرین شهادت را نوشید.
وی گفت: شهید ناصری هنگامی که در مسند قائم مقامی سپاه ساوه خدمت می‌کرد همواره پذیرای بسیجیان و رزمندگان بود و ضمن رسیدگی به مشکلات آنها از حقوق آنها دفاع می‌کرد و همین امر موجب شده بود که هنگام عزیمت شهید ناصری به جبهه شاهد حضور خیل عظیم بسیجیان برای عزیمت به جبهه باشیم تا در کنار آقا مهدی به عنوان فرمانده گردان حضور داشته باشند. آقا مهدی از وجود این بسیجیان در جبهه به عنوان پیک گردان، فرمانده گروهان، معاون گروهان، فرمانده دسته، بی سیم چی و .... استفاده می‌کرد. او عاشق بسیجیان بود و خود را یک بسیجی می‌دانست. به دفعات متعدد از سوی فرمانده لشکر، سردار جعفری به عنوان فرمانده تیپ معرفی شد ولی به خاطر علاقه‌ای که به بچه‌های گردان ولی عصر (عج) داشت از پذیرفتن این عنوان خودداری کرد.
برادر شهیدان مهدی و هادی ناصری در ادامه گفت: آقا مهدی فرماندهی شجاع و دلاور ، کاردان، مدیر و مدبر، با اخلاص، بی ریا و خاکی بود. گردان او بهترین گردان عمل کننده در لشکر 17 علی بن ابیطالب (ع) بود. شهرستان ساوه را با نام شهید مهدی ناصری می‌شناسند. پس از شهادت شهید ناصری در تاریخ اول دی ماه 1366 رادیو عراق خبر شهادت شهید ناصری را اعلام کرد و رژیم بعث از این خبر اظهار شادمانی کردند.
وی عنوان کرد: آقا مهدی در اکثر عملیات‌ها نظیر والفجر مقدماتی، والفجر یک و چهار، والفجر هشت، خیبر، کربلای چهار و پنج، رمضان و خطوط طلائیه، جزیره مجنون، مهران، مریوان، شلمچه، سردشت و ... حضور داشت. در سال 1365 از سوی لشکر مقدمات حج تمتع برای وی مهیا شد و همچنین در همان سال ماموریتی جهت اعزام به کشور لبنان و سوریه رقم خورد که شهید عزیز دفاع از کشور و میهن اسلامی را ترجیح داد.
حسین ناصری در ادامه با اشاره به توفیق حضور خود در جبهه در سه نوبت متوالی گفت: در این مدت برادر شهیدم جهت سرکشی و عیادت به منطقه می‌آمد و تمامی سنگرها را تک به تک سرکشی می‌کرد و مشکلات بسیجیان را می‌شنید و حل و فصل می‌کرد. حتی به آخرین نقطه مرزی در مهران و سردشت که بچه‌های بسیجی در کمین و در تیررس دشمن بودند می‌رفت که مورد اعتراض فرماندهان قرار می‌گرفت و می‌گفت در متن حکم آمده است "سرکشی به تمامی رزمندگان" .
وی عنوان کرد: در ایام محرم و عاشورای حسینی هیئت عاشقان ثارالله را تشکیل داده بود. بچه‌های سپاه و بسیجی را جذب کرده بود و در تمامی هیئت‌ها و برنامه‌های مذهبی پیاده سینه زنی می‌کرد و علاقه وافری به امام حسین (ع) داشت و در شب عاشورا نذری شام در منزل پدر شهید برقرار بود، یادش بخیر.
وی گفت: تبعیت آقا مهدی از مافوق خود زبانزد خاص و عام شده بود. هیچ وقت خود را فرمانده نمی‌دانست و همیشه می‌گفت در شب عمیلات بنده و امثال بنده نیستند که شما را فرماندهی می‌کنند، فرماندهی شما به عهده امام زمان (عج) است.
برادر شهیدان ناصری عنوان کرد: تابستان سال 1366 همگی فامیل( آقا مهدی، برادران شهید، پدر شهید، عموی شهید، دایی شهید و همرزمان) همت کردند تا با احداث واحد مسکونی برای شهید مقدمات برپایی مراسم جشن عروسی فراهم شود. در نیمه راه احداث و انجام بنایی بودیم که از سپاه ساوه به آقا مهدی پیام دادند که با فرمانده لشکر تماس بگیر. وقتی آقا رفت و پس از انجام تماس برگشت گفت مثل اینکه باید رفت و این بار دفعه آخر است که می‌روم و همان طور هم شد. رفت و به معشوق ازلی و ابدی پیوست و حق او چیزی جز شهادت و وصال یار و معبود نبود.
یادش تا همیشه تاریخ ماندگار و راهش پر رهرو باد.
