آشنايي مردم با حقوق خودشان و وظايف مسوولين، تنظيم كننده رفتارها و ترسيم كننده خطوط كلي سياست ها و روش هايي است كه در برخورد با مردم اعمال مي شود .
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)- منطقه مرکزی، احمد آزاد معاون استاندار و فرماندار ساوه در یادداشتی که به این خبرگزاری ارسال کرده ، آورده است: آنچنان كه ناآشنايي مردم با حقوق خودشان ضريب خطاي كارگزاران را افزايش مي دهد ، از اين رو حكامي كه در طول تاريخ از آنها همواره به نيكي ياد شده بخشي از اوقات و برنامه هاي خود را به آشنا كردن مردم با حقوقشان اختصاص داده اند .
آگاهي دادن مردم با حقوقشان از سوي بزرگان دين و حاكمان عادل هم در سخنان آنها به مناسبت هاي گوناگون و هم در اعمال آنها بازتاب داشته است . تاريخ هرگز فراموش نمي كند كه پيامبر اكرم (ص) در آخرين روزهاي حيات پر بار خود به ميان مردم مدينه آمد و در بخشي از سخنانش همه مردم حاضر را مورد خطاب قرارداد و گفت « اگر از ناحيه من به كسي ظلم و اجحافي شده است بگويد تا در همين دنيا حق او را ادا كنم » پس از ايراد چنين سخناني يكي از ساكنان مدينه كه جايگاه و نام و آوازه اي هم نداشته بر مي خيزد و به ايشان مي گويد يك روز در حالي كه مي خواستيد با تازيانه مركب خود را به جلو برانید تازيانه شما به بدن من اصابت كرد در آن شرايط همه منتظر واكنش پيامبر در برابر ادعاي اين مرد بودند؛ نبي اكرم كه خداوند اخلاق او را در قرآن ستوده است بدون تعلل و ترديد بدن خود را در معرض تازيانه آن مرد قرارداد و از او درخواست كرد كه با همان شلاقي كه مورد اصابت قرار گرفته تلافي كند .
اگر چه آن اعرابي چنين كاري نكرد و از ادعاي خود صرفنظر كرد و حتي به گريه افتاد اما اين صحنه در تاريخ به يادگار ماند و رفتارهايي از اين دست موجب شد كه نام محمد ( ص ) را پس از 14 قرن بر مناره ها روزي 10 بار با صداي خوش برزبان مي آورند . در اين صحنه پيامبر كه بالاتر از او بشري پا به عرصه وجود نگذاشته حقوق مردم را به آنان آموزش مي دهد .
در صحنه اي ديگر علي (ع ) را مي بينيم كه در جريان يكي از بازديدهاي خود در خطوط مرزي وارد يكي از شهرهاي ايران مي شود ايشان در حالي كه سوار بر اسب بوده مشاهده مي كند كه گروهي پاي پياده و با حالت شتاب آلودي او را دنبال مي كنند و براي ايشان ابراز احساسات مي کنند .
علي ( ع ) با مشاهده اين صحنه از اسب پياده مي شود و خطاب به مردمي كه اينگونه نسبت به او رفتار مي كردند مي پرسد چرا اينكار را مي كنيد ؟ در پاسخ مي گويند ما عادت داريم كه با پيشوايان و سلاطين خود اينگونه رفتار كنيم و بدينوسيله آنان را ارج نهيم ؛ ايشان بلافاصله مي فرمايند اين كار موجب ذلت و خواري شما مي شود و چيزي هم بر قدر و ارزش فرمانرواي شما نمي افزايد .
آيا به راستي اين سخنان يادآور حقوق مردم به آنان نيست ؟ و تلاشي ارزنده براي حفظ كرامت آنان به حساب نمي آيد ؟ آن چه موجب شد نام علي ( ع ) در تاريخ به نيكي ثبت شود رفتارهايي اينگونه بود زيرا علي (ع) مي دانست كه رسالتي جز اعتلاي شخصيت مردمي كه بر آنان فرمانروايي مي كند ندارد و پرواضح است كه حكومت بر مردمي عزيز و مكرم و آشنا با حقوق خويش كه در مطالبه حق كوتاهي نمي ورزند به مراتب ارزشمند تر از حكومت بر مردمي است كه تسليم هر شرايطي هستند. حتي برخي از بزرگان دين كه به دليل شرايط حاكم بد زمانه خويش امكان فرمانروايي نداشته اند ، آشنا كردن مردم با حقوقشان را فراموش نكرده اند .
نمونه بارز این مهم یک رساله حقوقي است كه از امام سجاد ( ع ) باقي مانده است و ايشان در اين رساله از حق خدا نسبت به بندگانش گرفته تا حق حيوانات نسبت به صاحبانشان را يادآور شده است .
آنجا كه پيامبر اكرم مي فرمايند (( الملك يبقي مع اكلفو و لا يبقي مع الظلم )) يعني فرمانروايي و حكومت ممكن است با كفر باقي بماند اما با ستمكاري دوام نخواهد داشت ، به نكته اي انساني كه ريشه در واقعيت تاريخ داشته و از انسان شناسي عميق حكايت مي كند اشاره دارد و بيانگر اين حقيقت است كه چگونه حكومت كردن براي مردم شأني بالاتر دارد از اينكه چه كساني حكومت كنند .
همين ادعا درباره دانش هم صدق مي كند كما اينكه پيامبر اكرم فرمودند : دانش را حتي اگر در چين هم باشد جستجو كنيد. امام رضا ( ع ) و امام صادق ( ع ) هم درباره آموختن دانش از غير مسلمان در صورتي كه آن دانش در انحصار آنها باشد سخنان ارزشمندي ايراد كرده اند . اين ها نمونه هايي از عمل گرايي و اهميت دادن به نتيجه كارها و كيفيت آنهاست و چنين رويكردي هيچ سنخيتي با اينگونه حرف ها كه مثلا به من تكليف كردند و من هم فلان كار را پذيرفتم و آنچه از دستم بر مي آمد انجام دادم ندارد .
حتي در نهج الفصاحه سخني با اين مضمون عنوان شده كه (( ارزش هر عملي به نتيجه آن است )). پر واضح است كه ملتي با برخورداري از چنين پشتوانه ايماني و از سويي ديگر چندين هزار سال پيشينه تمدن و زندگي پر افتخار و اثر گذار بدون، بی تردید شايسته اين است كه ضمن آشنايي كامل با حقوق خويش همواره مورد تكريم و احترام باشد و همواره به منابعي كه با استفاده از آنها مي تواند آشنايي روزافزوني با حقوق خود پيدا كند دسترسی داشته باشد.
امروزه وسايل گوناگون ارتباط جمعي از كتابها و روزنامه ها و مجلات گرفته تا رسانه هاي ديداري و شنيداري و خطابه ها و منبرها و ... همه و همه مي توانند ابزاري براي دانش افزايي درخصوص حقوق شهروندي باشند و ايجاد محدوديت هاي غير قانوني براي دسترسي مردم به رسانه هاي مطلوب هيچ توجيه شرعي و قانوني ندارد .
بدون ترديد اگر مردمي كه تمام اعتبار و موجوديت يك نظام به رأي و همكاري و مشاركت و ماليات آنها بستگي دارد با جزء جزء حقوق مسلم خود آشنا باشند ، رفتاري كه با آنها مي شود نيز با شأن و جايگاه انساني آنها مغايرتي ندارد زيرا عملا بستري براي رفتارهاي نامطلوب وجود نخواهد داشت . همانگونه که گفته شده است (( الناس علي دين ملوكهم )) يعني مردم به شيوه و منش پيشوايانشان متمايل مي شوند ، عكس آن هم صادق است يعني حكومت ها نيز رفتارشان با سطح بينش، آگاهي و فرهنگ مردمشان تناسب پيدا مي كند .
اينجاست كه نقش رسانه ها ، دانشگاهيان ، فرهيختگان ، دانشمندان ، هنرمندان و فرهنگ وراني كه قدرت تاثير گذاري بر مردم و آشنا كردن آنها با حقوقشان را دارند خود را نشان مي دهد كه اگر چنين پيوندي برقرار شود و استمرار يابد به يك تحول فرهنگي مي انجامد و روزي خواهد رسيد كه شاهد رفتارهايي ناشايست نخواهيم بود، رفتارهايي كه متعاقب آن بخواهيم پيگيري كنيم كه چه شد ، كي بود ، كجا بود !
اما ازآنجايي كه همه چيز يك جامعه به يكديگر شباهت هايي ناگزير دارند بايد پذيرفت كه حوادث ناگوار نيز از اين قاعده مستثني نيستند . جوهر كلام اين كه در عصر ارتباطات همگان مي دانند كه آگاهي بخشي بهترين نوع پيشگيري است .