دوباره قصه آب و سخن گفتن از مایع حیاتی که این روزها به اصلیترین مسئله مناطقی از کشور تبدیل شده است که با پدیده خشکسالی مواجهند.
اما این قسمت از سریال تکراری بیآبی را با موضوع دیگری آغاز میکنیم. این بار نه به کم سخاوتی آسمان گلایه خواهیم کرد که این روزها شاهد کاهش حجم بارشها هستیم و نه به کشاورزان توصیه میکنیم که از روشهای نوین کشاورزی استفاده کنند و نه به بهرهبرداران آب در خصوص رعایت الگوی مصرف سخنی خواهیم گفت، گرچه همواره این مسائل را گفته و میگوییم، اما این بار نوک پیکان گزارش به سمت سوءمدیریت در بخش آب است و خواستار پرهیز از نگرش نقطهای توسط مسئولان و تغییر آن به سمت نگرش ملی هستیم.
به گزارش ایسنا، منطقه مرکزی، در تشریح سوژه گزارش به عنوان مثال حوضه آبریز سدالغدیر ساوه را بررسی و آسیبهایی را که در پی نگرش نقطهای به این سد مهم و حیاتی که بزرگترین سازه بتونی احداث شده در سطح استان مرکزی است را مطرح خواهیم کرد.
وقتی که عملیات اجرایی سدالغدیر که در 25 کیلومتری جنوب غربی شهرستان ساوه قرار دارد، از سال 1362 آغاز و در سال 1372 به اتمام رسید و ظرفیت سالانه 230 میلیون مترمکعب آب قابل تنظیم برای آن پیشبینی شد، دل مسئولان وقت به این خوش بود که با جاری شدن میزان قابل توجهی آب در رودخانه قرهچای و اضافه شدن به میزان حجم آبی که از مسیرهای مختلف به این سد میریزد، نه تنها حجم آب ذخیره شدن در آن کفاف نیاز آب کشاورزی، نیروگاههای برق احداث شده در مجاورت آن و در صورت نیاز تامین آب شرب را خواهد داد، بلکه حجم آب به مقداری خواهد رسید که حتی سرریز هم خواهد شد، کما اینکه در سالهای اولیه احداث سد شاهد چنین اتفاقی بودیم.
اما باید در کمال ناباوری و تاسف اظهار کرد که در سالهای اخیر نه تنها اصلیترین هدف احداث سد که تامین نیاز آب کشاورزی بود محقق نشد، بلکه به دلیل کاهش منابع زیرزمینی و ایجاد مشکل در تامین آب شرب ساوه، علیرغم قرار گرفتن ذخیره آب پشت سد به کمسابقهترین حجم ذخیره آب در تاریخ 23 ساله احداث آن، مسئولان تصمیم گرفتند که بخشی از تخصیص آب به حوزه کشاورزی را کسر و به حوزه شرب اختصاص دهند که نتیجه آن خشک شدن صدها هکتار باغات مجاور سد الغدیر شد.
با این مقدمه که به صورت مشروح در گزارش پیشین ایسنا با عنوان " ساوه تشنهتر از همیشه " بدان پرداختیم، به مسئله سوء مدیریت که در سایه عدم نگرش ملی به حوضه آب بوجود میآید میپردازیم، با تاکید بر اینکه پروژه آب که به عنوان حیاتیترین پروژه از آن یاد میشود نیازمند نگرش کلان و پرهیز از نگرش نقطهای است.
در سالهای قبل از دهه هشتاد مدیریت آب به صورت منطقهای بود و استانهای تهران، مرکزی، قم، سمنان و قزوین در قالب پنج استان کشور تحت مدیریت آب منطقهای تهران اداره میشد و امور آب این پنج استان براساس حوضه آبریز در ایران مرکزی مدیریت میشد و مرز وسیعی از گلپایگان تا شاهرود و از آبیک قزوین تا مرز استان گیلان و هکذا را در برداشت.
در راس این مجموعه یک مدیرعامل آب منطقهای وجود داشت و مابقی استانها توسط مدیران کل اداره میشد و برای هر میزان تخصیص آب یا تاسیس و نیز بهرهبرداری در نشستی با مدیران کل هر استانی به ریاست مدیرعامل آب منطقهای تصمیمگیری میشد، اما به یکباره طرحی در سال 1384 توسط مجلس شورای اسلامی مصوب شد که شرکتهای آب منطقهای در هر استانی شکل بگیرد.
توجیه نمایندگان مجلس وقت نیز ملاک تقسیمبندی از مرزهای آب به مرزهای سیاسی و جغرافیایی بود گرچه وزارت نیرو در آن زمان با این طرح مخالفت کرد و اصرار بر این داشت که مدیریت آب باید به همان شیوه قبلی یعنی منطقهای انجام شود، اما مجلس بدنبال استقلال استانها بود و معتقد بود که با اجرای این طرح ابزارهای نظارتی تقویت شده و کنترل تاسیسات آبی بهتر انجام میشود و نهایتا این طرح به مرحله اجرا درآمد، اما از آنجاکه حوضه آبریز برخی رودخانههای کشور در استانهای مختلف قرار دارد، لذا مدیریت آب به لحاظ تقسیمبندی جغرافیایی با مشکل مواجه شده و با بروز پدیده خشکسالی این آب است که این بار حکایت گوشت قربانی را پیدا میکند و هر کس در تلاش است تا از آن به نفع استان خود بهرهبرداری کند و اینگونه میشود که بنا بر اعلام کارشناسان حوزه آب شاهد در آینده شاهد بروز اختلاف و حتی جنگ بین استانهایی باشیم که حوضه آبریز مشترک دارند چرا که با توجه به کاهش منابع آبی و بروز پدیده خشکسالی، هر کس به سهم خود قانع نمیشود.
به عنوان مثال حوضه آبریز رودخانه قرهچای که از شهرستان شازند استان مرکزی شروع میشود پس از طی مسیر طولانی در حوزه استحفاظی این استان مسیر خود را به سمت حوضه آبریز استان همدان تغییر میدهد و با برداشتهایی که در نتیجه احداث سد اکباتان و بندهای خاکی و نیز برداشتهایی که توسط عوامل انسانی صورت میگیرد با آب ناچیزی دوباره از سمت بخش نوبران شهرستان ساوه وارد استان مرکزی میشود و به دلیل حجم ناچیز آب عملا سد الغدیر با نگاهی حسرتآلود به قرهچای مینگرد.
از طرفی سد اکباتان در استان همدان که در سال ۱۳۴۲ بر روی رودخانه یلفان و آبشینه به ارتفاع 54 متر از پی احداث شده است و به یکباره در سال 1387 مجوز افزایش ارتفاع میگیرد و پس از اتمام طرح افزایش ارتفاع، هماکنون ارتفاع سد اکباتان به ۷۹ متر رسیدهاست و دلیل افزایش ارتفاع نیز سرریز شدن میزان آبی بوده است که در پشت این سد ذخیره میشده است.
اگر طرح افزایش ارتفاع سد با صدور مجوزی از سوی وزارت نیرو انجام شده باشد که عذری بدتر از گناه است و اگر با نظر مسئولان آب منطقهای استان همدان صورت گرفته باشد که همان نقص نگاه نقطهای به حوضه آب را در اجرای این طرح شاهد هستیم.
پس از احداث سد اکباتان و اجرای طرح افزایش ارتفاع و با وجود رسیدن حجم آب ذخیره شده به بیش از ظرفیت در پشت این سد مسئولان آب منطقهای همدان به فاصله کمتری از سد اکباتان اقدام به احداث بند خاکی دیگری در پائین دست اکباتان کردند تا در صورت سرریز آب سد این میزان آب نیز در مسیر رودخانه قرهچای به جریان نیفتد و عملا در بند خاکی پاییندست سد به نام سد آبشینه تجمیع شود که نشان از طمع بالای مسئولان این منطقه در حفظ و نگهداری منابع آبی موجود دارد.
سد اولیه اکباتان با هدف تأمین آب آشامیدنی شهر همدان و همچنین آب کشاورزی منطقه با ظرفیت هشت میلیون متر مکعب احداث شد، پس از اجرای طرح افزایش ارتفاع حجم آن به 38 میلیون متر مکعب افزایش یافت و با نگهداری بخشی از آب حوضه این منطقه در سد پائیندستی آبشینه به میزان پنج میلیون متر مکعب عملا 43 میلیون متر مکعب آب در سد اکباتان ذخیرهسازی میشود.
همچنین با ایجاد تغذیه مصنوعی در این حوضه آبی و نیز احداث بندهای خاکی کوچک و بزرگ به منظور بهرهبرداری در بخشهای مختلف خصوصا بخش کشاورزی و نیز اجرای طرحهای تغذیه در مجموع 180 میلیون متر مکعب پروژه آب در حوزه استحفاظی استان همدان ایجاد شده است در حالی که طبق برنامه میبایست کمتر از یک سوم این میزان پروژه در استان همدان اجرا و مابقی با جاری شدن از طریق رودخانه قرهچای وارد حوضه آبریز استان مرکزی شده و در پشت سد الغدیر ذخیره شود که این نوع مدیریت در سایه نبود نگرش ملی به حوضه آب صورت گرفته است.
جنگ آب در انتظار استانها
در همین رابطه نماینده مردم ساوه و زرندیه در مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با ایسنا با انتقاد از نگاه استانی به حوضههای آبی کشور گفت: وقتی نظارت ملی بر مدیریت آب در کشور صورت نگرفت هر کس به خود اجازه میدهد که در حوزه استحفاظی خود اقدام به احداث سد و اجرای طرحهای آب کند.
"محمدرضا منصوری" بارزترین اختلاف بین مردم هر شهرستان و استانی را در آینده نزدیک اختلافات بر سر موضوع آب دانست و گفت: وقوع جنگ آب در بین مرزهای استحفاظی هر استانی در آینده نزدیک، پیشبینی کارشناسان بوده است.
وی بیان کرد: به عنوان مثال مسئولان استان همدان به جای باز کردن دریچههای سد به دلیل سرریز شدن، با افزایش طول سد اکباتان و افزایش حجم مخزن موجب بروز اختلافات آبی بین این دو شهرستان شده و مانع از رسیدن آب به سد الغدیر و جاری شدن در رودخانه قرهچای میشوند.
تیمهای مدیریت منطقهای به بحران آب خاتمه دهند
وی با تاکید بر اینکه نباید مدیریت آب در کشور به صورت استانی انجام شود، تصریح کرد: لازمه مدیریت منابع آبی اداره منطقهای است و دولت باید در قالب تیمهای مدیریت منطقهای به این بحران خاتمه دهد.
منصوری تاکید کرد: اگر مدیریت آب به صورت منطقهای انجام شود هرکسی به خود اجازه نخواهد داد که در بالادست سدی اقدام به احداث سد و بندهای کوچک خاکی کند.
وی با اشاره به اینکه یکی از دلایل خشکسالی وجود بندها و سدها در مسیر رودخانههاست، گفت: وقتی آب در رودخانه حرکت نکند، اقلیم هوایی و اکوسیستم محیط کلا دگرگون میشود و بعدها هزینه بسیاری برای تنظیم دوباره آن نیاز است.
نماینده مردم ساوه و زرندیه تصریح کرد: علت بهم خوردن اکوسیستم بستن آب و احداث سدهای غیرمجاز است، از این رو باید نگاه ملی به این موضوع داشت تا اولا مانع از بروز اختلافات شده و ثانیا محیط زیست خود را به مخاطره نیندازیم.
رودخانه هایی رو به مرگ
به گزارش ایسنا، صحبتهای مدیرکل دفتر آموزش و مشارکتهای مردمی سازمان حفاظت محیط زیست و عضو هیئت علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور نیز در این رابطه شنیدنی است، آنجا که این مقام مسئول از بحران جدی زیست محیطی پیرامون قرهچای و رودخانههایی سخن میگوید که با برداشتهای بیرویه رو به مرگ هستند.
"محمد درویش" با اشاره به اینکه قرهچای یکی از رودخانههایی است که مبداء آن در استان مرکزی و مقصد آن دریاچه نمک قم است، افزود: این رودخانه در واقع یکی از رودخانههایی است که به حوضه آبریز دریاچه نمک قم وارد میشود و در مجموع چیزی بالغ بر 10 میلیون هکتار از وسعت هفت استان کشور شامل استانهای مرکزی، اصفهان، همدان، تهران، لرستان، البرز و قم شامل حوضه آبریز دریاچه نمک است که عملا جلوی ورود آب با احداث سدهایی نظیر سد کرج، سد الغدیر و سد 15 خرداد و ... به این دریاچه گرفته شده است و نظام اکولوژیکی این منطقه دگرگون شده و بحرانی جدی به عنوان دریاچه نمک شکل گرفته است.
وی بیان کرد: با شکلگیری دریاچه نمک قم چشمههای کانون خاک و گردوغبار بوجود آمده و دریاچه به یک کویر لمیزرع تبدیل شده و تلی از ماسه و خاک را در این نقطه ایران مرکزی شاهد هستیم که متاثر از سدسازی و احداث بندهای خاکی است که مسیر رودخانههایی که قرار بوده وارد این حوضه آبریز شوند را خشک کردهاند و اطراف شهرهایی نظیر تهران، قم و ساوه را با توسعه ناپایدار مواجه کردهاند، چرا که آب عامل اصلی توسعه پایدار است و نبود آب در این منطقه و تبدیل شدن آن به کویر تمرکز صنعت و کشاورزی را از بین برده است.
مدیر کل دفتر آموزش و مشارکتهای مردمی سازمان حفاظت محیط زیست کشور تصریح کرد: اگر میخواهیم به فکر توسعه پایدار باشیم باید از اضافه برداشتها جلوگیری کرد و از سوی دیگر نباید بیش از این حقآبه دریاچه نمک قم نادیده گرفته شده و کسر شود. عدم اختصاص آب به سفرههای زیرزمینی منجر به شور شدن منابع آبی زیرزمینی خواهد شد و این خود بحرانی بدتر از کمآبی است.
وی تصریح کرد: از این رو باید به منظور تعادلبخشی سفرههای آب زیرزمینی در حوضه دریاچه نمک عملیات آبخیزداری با اصول فنی صورت گیرد تا تعادل اکولوژیکی بهم نخورد.
اراضی پایین دستی قربانی آبخیزداری غیر فنی
به گفته درویش، احداث سدهای بالادستی و بندهای خاکی و نیز اجرای طرح آبخیزداری فاقد اصول فنی و علمی منجر به قربانی شدن اراضی پائیندستی خواهد شد.
وی تصریح کرد: پیش از احداث سد الغدیر ساوه قناتهای این شهرستان میتوانستند باغات را به خوبی تغذیه کنند و اگر با یک نسل قبلتر صحبت کنید قطعا به این امر گواهی خواهند داد. وقتی توسعه بیرویه اتفاق نیفتاده بود درصد بیماریها کمتر و آلودگیها نیز کمتر بود.
وی گفت: متاسفانه در شهرستان ساوه منابع آبی را در سایه عدم مدیریت صحیح گذشته از دست دادهایم. از این رو در شرایط کنونی باید به سمت کاهش وابستگی معیشتی به منابع آبی و خاکی برویم و اجازه ندهیم به بهانه کشاورزی مراتع به دیمزار تبدیل شوند، باید معیشتهای جایگزین در بالادست ایجاد شود.
عضو هیئت علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور با تاکید بر اینکه نباید اجازه داد تعداد چاهها و حقآبههای اختصاص یافته بیش از این افزایش پیدا کند، افزود: ساوه به دلیل قرار گرفتن در حاشیه کویر پتانسیل این میزان افزایش جمعیت را نداشت و همین توسعه جمعیت نیازهای آبی این شهرستان را افزایش داد.
نسبت به تغییر رفتار اقدام کنیم
وی به بیان راهکارهایی برای مقابله با این معضل پرداخت و با تاکید بر اینکه همه باید نسبت به تغییر رفتار اقدام کنیم، افزود: اگر محیط زیست و آلودگیهای ناشی از خشک شدن رودخانهها و دریاچهها و بروز پدیده خشکسالی و دست و پنجه زدن با ذرات گردوغبار برایمان اهمیت داشته و جدی است باید چه در رفتار ملی و چه در رفتار محلی خود تغییر ایجاد کنیم.
وی در این رابطه به ذکر مثالی پرداخت و گفت: سرانه تولید زباله در ایران 30 درصد بیشتر از میانگین جهانی است، از طرفی تولید زباله آببر است و نیاز آبی بالایی را میطلبد، پس باید با تغییر رفتار خود به تولید زباله کمتر کمک کنیم تا مصرف بهینه آب حتی دراین بخش هم محقق شود.
به گفته درویش، پرهیز از ترددهای غیرضروری در سطح شهر، خودداری از مصرف سوختهای فسیلی، استقرار نیروگاههای حرارتی و تغییر رفتار نخستین گام در پیشگیری از این معضل است.
تشدید بحران آب در مرزهای استانی/سرفه انسان نتیجه سرفه محیط زیست
وی ادامه داد: همان مصیبتی که بر سر زایندهرود اصفهان از سوی استان بالادستی خود استان چهارمحال و بختیاری آمده است در مقیاس خفیفتر برای ساوه توسط استان همدان شکل گرفته است و در استان زنجان در مقیاس دیگری و در خوزستان و اصفهان و میناب بندرعباس و ... چنین مصیبتهایی را نظارهگریم و بحران آبی در مرزهای استانی کشور در حال تشدید شدن است.
درویش گفت: رودخانهها اگر حیات داشته باشند در تعادل اکوسیستم موثرند و اگر حال اکوسیستم و محیط زیست خوب باشد قطعا حال انسان هم خوب خواهد بود، چرا که سرفه محیط زیست منجر به سرفه انسان خواهد شد.
وی تصریح کرد: در هر حوضهای که رودخانهها را از دست بدهیم نشانههای مرگ اکوسیستم نمایان خواهد شد و مرگ محیط زیست آن منطقه را نظارهگر خواهیم بود.
نمره مردودی در کارنامه حوضه آبریز قرهچای
مدیر کل دفتر آموزش و مشارکتهای مردمی سازمان حفاظت محیط زیست در ادامه یادآور شد: متاسفانه کارنامه حوضه آبریز قرهچای مردود است و این حوضه آبریز با چالشهای جدی مواجه است که باید اقدام عملی برای برونرفت از این چالشها صورت گیرد.
به گزارش ایسنا، به نظر میرسد یک عزم ملی به منظور خروج از تهدیدات آبی در مرزهای جغرافیایی کشور لازم است و باید استانداران، مدیران آب منطقهای هر استان، نمایندگان مجلس، فرمانداران و امامان جمعه به خوبی توجیه شوند که ادامه این روند تهدیدزاست. باید نگرش مسئولان را از نگاه محلی به نگاه ملی تغییر داد. حقآبهها را به خوبی تعریف کرد و این طور نباشد که از آب فقط بالادستیها استفاده کنند بلکه این حق پائیندستیها هم هست.
باید آنان را اینگونه توجیه کرد که پرداختن به موضوع آب محور اصلی کار باشد و استانداران با ابزار قدرت اجرایی که دارند به خوبی میتوانند به این موضوع ورود کنند. باید از بالادستیها خواست که مثلا در فصول زراعی از آب استفاده کنند و در فصول غیرزراعی با عدم برداشت از آب آن را به سمت پائین دستیها هدایت کنند تا رودخانههایی نظیر قرهچای به مرگ تدریجی مبتلا نشده و احیا شوند.
طرح احیای رودخانه قرهچای نیز باید در دستور کار استانداری مرکزی قرار گیرد تا منافع اجرای این طرح در استانی که با انواع آلودگیهای زیست محیطی ناشی از صنایع دست و پنجه نرم میکند حداقل در حوزه آلودگی ناشی از ذرات گردو غبار که بخشی از آن متاثر از خشک شدن دریاچه ها و رودخانههاست به حداقل برسد.
جاری شدن رودخانه قرهچای موجب احیای آن و فعال شدن اکوسیستم خواهد شد و منابع آبهای زیرزمینی مجاور را به دلیل نفوذپذیری بالا تغذیه خواهد کرد، همچنین در شهرهایی نظیر شازند، خنداب و کمیجان که رودخانه قرهچای در حوضه آبریز آنان قرار دارد آبخوانها تقویت میشوند چون قرهچای از مسیر دشت آنها عبور میکند.
قرهچای یک رودخانه فصلی نیست، یک رودخانه دائمی است و این رودخانه دائمی باید اکوسیستم زنده داشته باشد، اما متاسفانه هماکنون حضور آب در این رودخانه شکل نقطهای پیدا کرده است و هرجا شاهد ماندآب هستیم گیاهی روئیده و اتفاقی در طبیعت رخ داده، اما در طول مسیر، رودخانه رو به نابودی است.
از طرفی انتظار میرود مجلس و دولت برای اجرای طرح مدیریت آب به صورت منطقهای به اتفاق نظر برسند کاری که در حوزه برق انجام می شود و به عنوان مثال شرکت برق منطقهای باختر، مدیریت چندین استان که استان مرکزی نیز جز آنهاست را انجام میدهد، چرا که صدور مجوزهای محلی یا صدور مجوز از سوی دستگاههایی که از آب برای خود سهمی قائل هستند، منجر به عدم مدیریت صحیح آب میشود.
اینکه یک شهرستان بخواهد بندخاکی احداث کند و از طرفی اداره منابع طبیعی در پائین دست این بند خاکی اقدام به طرحهای آبخیزداری کرده و با برداشت فاقد اصول فنی از آب، بخشی از آن را مسدود کند یا جهادکشاورزی پروانه صدور تولیداتی با نیاز آبی بالا صادر کند یا ... همه در سایه نبود اراده ملی و تفکر جمعی برای حفظ منابع آبی کشور است.
در چنین شرایطی کار به جایی می رسد که باید تاسف خورد که سد الغدیر که با ظرفیتی متناسب با نیاز آبی سالانه 340 میلیون متر مکعبی شهرستان ساوه تاسیس شده امروز تنها 16 میلیون متر مکعب آب دارد.
قطع به یقین باید مدیریت حوضه آبریز در ایران مرکزی، شرق و غرب کشور و در حوزه عمان و خلیج فارس تشکیل شود و با پرهیز از مدیریت استانی موضوعات مربوط به آب هم مانند برق به صورت منطقهای مدیریت شود. در حال حاضر ساختار اجرای این طرح موجود است و اقدام و عمل مسئولان را میطلبد.
به نظر می رسد که در صورت عدم نگرش ملی به حوزه منابع آبی، مرگ قره چای و امثال آن را در اکثر مناطق کشور شاهد باشیم.
گزارش از : علی فرقانی، خبرنگار ایسنا، منطقه مرکزی