یک کارشناس ارشد روانشناسی بالینی و مدرس دانشگاه در ساوه به نقش جامعه ای که امروزه در آن زندگی می کنیم و در فرآیند کاهش یا رشد خشونت بسیار تعیین کننده است اشاره کرد و گفت: خشم پنهانی که در زیرپوست شهرها شاهد آن هستیم، آتش زیر خاکستر است.
علی توکلی در گفت و گو با خبرنگار ایسنا، منطقه مرکزی، از خشم به عنوان یک هیجان مفید برای انسان یاد کرد که در صورت لزوم می توان آن را به صورت آگاهانه و صحیح ابراز کرد.
وی ادامه داد: نمی توانیم بگوییم که افراد باید خشم خود را سرکوب یا کنترل کنند. ما می توانیم بگوییم که افراد برای بروز صحیح خشم شان لازم است آموزش هایی ببینند.
وی اظهار کرد: خشم یا خشونت، زاییده تنش یا تنش هایی است که انسان ها براساس نوع آموزش هایی که دیده اند از خود بروز می دهند. وقتی یک تنش ایجاد می شود سیستم های خاص از بدن شروع به فعالیت هایی می کنند. ابتدا غده فوق کلیوی شروع به ترشح هورمون کورتیزول می کند. هورمون کورتیزول بلافاصله سیستم سپاتیک که به نوعی عضلات و فعالیت های خودکار بدن را مدیریت می کند را به واکنش وا می دارد.
این مدرس دانشگاه در ادامه عنوان کرد: در ادامه هورمون آدرنالین شروع به ترشح می کند و تحت تاثیر ترشح آدرنالین سیستم تنفسی، ضربان قلب، ضربان نبض، تعریق بدن، لرزش اندام و ... و نشانه هایی مانند افزایش فشار خون، گرفتگی اندام ها و ... به صورت غیرارادی افزایش می یابند و در نهایت آنچه که ابراز می شود بستگی به نوع آموزش افراد دارد.
وی اضافه کرد: انسان ها یاد گرفته اند که تنش هایشان را به دو صورت بروز دهند یا آنرا درونی می کنند یا برون سازی انجام می دهند. در نوع درون سازی تنش ها معمولا افراد دچار افسردگی، ناراحتی و غم می شوند اما در نوع برون سازی تنش های افراد به صورت خشنونت، پرخاشگری، عصبانیت و اضطراب ابراز می شود.
خشونت، واگیردار مانند آنفلوانزا
این کارشناس ارشد روانشناسی بالینی در ادامه با طرح این موضوع که خشونت چگونه آموخته می شود، گفت: خشونت یک اختلال واگیردار مانند آنفلوانزاست. همانگونه که آنفلوانزا از شخصی به شخص دیگر سرایت می کند، خشونت و پرخاشگری و ... نیز می تواند از شخصی به شخص دیگر سرایت کند و ما کاملا در جامعه ای که امروز در آن زندگی می کنیم این فرآیند را مشاهده می کنیم.
آموزش خشونت قبل از تولد!
وی به بیان عواملی که می تواند بیشترین نقش در آموزش خشم و خشونت داشته باشد اشاره کرد و گفت: آموزش خشونت در دوران رشد و حتی قبل از آن می تواند شروع شده باشد. از لقمان حکیم پرسیدند که تربیت کودک از چه زمانی آغاز می شود، وی پاسخ داد که از بیست سال قبل از تولد او.
وی ادامه داد: بنابراین می توانیم به این نتیجه برسیم که اگر امروزه شاهد این همه خشونت هستیم حاصل فرآیندها و برنامه هایی است که از سالها قبل چه به صورت ارادی و چه غیرارادی در سیستم های آموزشی طراحی شده اند. عوامل ایجاد کننده این فرآیند بیمارگون بسیار متعدد هستند و اگر بخواهیم پیرامون آنها سخن بگوئیم حرف بسیار است.
توکلی، خشونت هایی که بصورت ناآگاهانه به فرزندانمان آموزش می دهیم را یک فرآیند دیگر مطرح کرد و گفت: رفتار فرزندان انعکاس رفتار والدین، مربیان، معلمان و تمامی آن چیزهایی که مشاهده می کنند است. در این خصوص عدم آشنایی والدین، مربیان، معلمان، برنامه ریزان آموزشی و نهادهایی مانند صدا و سیما، وزارت ارشاد و ... در تامین نیازهای فرزندان و کودکان در زمینه مسایل آموزشی مربوط به این موضوع نقش بسیار تعیین کنندهای دارند.
خشم پنهان زیر پوست شهر، آتش زیر خاکستر
وی اضافه کرد: اگر بخواهیم از خشم پنهانی زیر پوست شهر که می توان گفت آتش زیر خاکستر است سخن بگوئیم باید گفت که انسان ها و مخصوصا کودکان حاصل همکاری ژنتیک و عوامل محیطی هستند و امروزه نقش عوامل محیطی در برانگیختگی عوامل ژنتیکی مورد بررسی قرار گرفته است. به این صورت که انسان ها با آمادگی های زیستی متفاوتی متولد میشوند اما کدامیک از این استعدادها و آمادگی های زیستی برانگیخته می شوند و بروز و رشد می کنند بستگی به محیطی دارد که در آن متولد می شوند.
این مدرس دانشگاه اظهار کرد: عوامل محیطی شامل خانواده، جامعه، مهدکودک، مدرسه، آموزش و پرورش، برنامه های آموزشی و فرهنگی نهادهایی که برای کودکان و نوجوانان برنامه سازی می کنند مانند صداو سیما و سایر نهادهای دولتی مانند وزارت ارشاد، و در نهایت دولت ها و سیاست های حکومتی است.
پرکاری صدا و سیما در افزایش خشونت
وی ادامه داد: یکی از مهمترین عوامل موثر در آموزش ها ادبیات داستانی و در کل برنامه های تلویزیونی و کارتون هایی است که کودکان و حتی بزرگسالان آنها را مشاهده می کنند. متاسفانه در سالهای اخیر مخصوصا دهه اخیر برنامه های پخش شده از صداوسیما بسیار ضعیف بوده اند. در اکثر موارد آنچه که از طریق صدا و سیما پخش میشود مخصوصا در زمینه برنامههای محتوایی، آموزش دهنده نوعی خشونت است.
وی اضافه کرد: پخش کارتون هایی مانند تام و جری، رودرانر(میگ میگ)، باب اسفنجی، بن تن و .... که تعدادی از آنها از صدا و سیما و تعدادی دیگر از طریق پخش خانگی به منازل ما می آیند و طرفداران بسیاری هم دارند به نوعی آموزش دهنده خشونت هستند و ما این خشم را هر روز در مدارس، در خیابانها و در ترافیک و ... شاهد هستیم. سریال های بزرگسالان نظیر افسانه جومونگ که بارها تجدید پخش شدند نیز در زمره این برنامه های ترویج خشونت است.
این کارشناس ارشد روانشناس بالینی به نوع دیگری از خشونت اشاره کرد که همانا خشونت علیه کودکان است و گفت: با جامعه ای طرف هستیم که بیمارهای جنسی به وفور در آن وجود دارد و کودکان معصوم و پاکی که امروزه توسط افراد بیمار مورد آزار جنسی قرار میگیرند اگر مورد حمایت اجتماعی و روانشناختی قرار نگیرند یقینا در آینده دچار اختلالات شدید روانی میشوند.
خشونت جنسی حاصل نبود آموزش های جنسی
وی با طرح این سوال که چرا خشونت جنسی بوجود می آید، گفت: خشونت جنسی زمانی بوجود می آید که در زمینه تربیت جنسی و آموزش جنسی در خانوادهها، مهدهای کودک و مدارس کوتاهی کنیم، در آموزش مهارت های زندگی در دورههای متفاوت رشد کم کاری کنیم و در حوزه آموزش موضوعات مربوط به مصونیت جنسی غافل باشیم، در این شرایط دچار مشکلات عدیدهای خواهیم شد.
وی با تاکید بر اینکه در خصوص آموزش مسایل جنسی گاه با انحرافاتی مواجه هستیم و با تحریف آموزش های دینی به این انحرافات دامن می زنیم، گفت: اگر دخترانمان در همه سنین مخصوصا نوجوانی توسط پدرانشان و بالعکس پسران توسط مادران طرف صحبت قرار گیرند قطعا تا حدود بسیار زیادی می توان آنان را نسبت به مسایل این حوزه آگاه کرد.
چشمان بسته جامعه بر آزار جنسی کودکان/قانون مانع مجازات آزاردهندگان!
توکلی به نقش جامعه در این حوزه اشاره کرد و گفت: مطمئنا جامعه و خانواده و فرد یک مثلث ارتباطی را تشکیل داده اند. در جوامع پیشرفته از نظر علمی و اجتماعی شاهدیم که اگر کودک یا نوجوانی مورد آزار جنسی قرار گیرد همه جامعه به صورت متحد علیه فرد آزاردهنده دست به کار می شوند. رسانهها و نهادهای آموزشی و فرهنگی و دادگاه های حقوقی و حقوقدانان و حتی گاهی اوقات دولتمردان درباره یک خشونت جسمی یا جنسی انجام شده علیه یک فرد دست به اقدام حمایتگرانه می زنند و اعتراض می کنند. برای آنها شخص متعرض تفاوتی ندارد و شاهد انجام اقدامات روانشناختی نیز هستیم.
وی افزود: متاسفانه در یک سال اخیر در کشورمان شاهد انواع و اقسام آزارهای جسمی و جنسی علیه کودکان بودیم که چقدر معصومانه حقوق آنها پایمال شده است. دختر بچه ای که مورد آزار و اذیت قرار گرفته و در وضعیت اسف باری پیکر او را یافته اند و حالا که خانواده او ولی دم هستند و تقاضای قصاص میکنند، در کمال تاسف قوانین دست و پا گیر اجازه نمی دهند که داد و خواسته خانواده برآورده شود.
اعمال مجرمانه علیه کودکان در سایه نبود نگرش های شفاف
این مدرس دانشگاه به فعالیت موثر فضای مجازی برای حساس تر نشان دادن این اعمال مجرمانه که علیه کودکان انجام می شود اشاره کرد و گفت: متاسفانه دیدگاهها و نگرش های شفاف و روشنی برای حل این موضوع وجود ندارد و لازم است که سازمان ها و نهادهای ذیربط و نیز قوای سه گانه به وظایف اصلی خود در این حوزه عمل و نقص قانون را نیز برطرف کنند.
وی به زیرساخت های لازم برای برخورداری از جامعه عاری از خشونت اشاره کرد و گفت: یک کودک نیازهای فیزیولوژیک مانند آب و غذا، امنیت، حس تعلق داشتن، شکوفایی و ... دارد. بوجود آوردن اعتماد و اطمینان خاطر بین اعضای خانواده و جامعه و اینکه فرد حس کند به یک خانواده و کشور تعلق دارد و در خانواده و جامعه حق تصمیم گیری دارد از الزامات است.
وی ادامه داد: باید دانست که انسان با توجه به توانمندیها و استعدادها و سایر اجزای شخصیتی اش میتواند در کمال آرامش و اطمینان به انجام فعالیتهای اجتماعی بپردازد و در کمال سلامت جسمانی و روانی به زندگی در جامعه مدنی و مدرن ادامه دهد.
انتهای پیام