توضیحات

تاریخ ایجاد در 12 آذر 1399

بازدید: 976

بنام خدا

جناب آقای دکترحمید رضانیرومند ساوجی 

و همکارانء در گروه فرهنگی ساوه‌سرا Saveh SARA

از موفق‌ترین و مردمی‌ترین تیم‌های فعال در زمینه فرهنگ و اطلاع‌رسانی.

و در حقیقت یک گروه مردم‌نهاد خودجوش (NGO) فعالیت   در زمینه فرهنگی، اجتماعی، تاریخی و توانمندیهای وصنعت گردشگری 

ومعرفی فرهیختگان وپیشکسوت در سطح شهرستان ساوه.

 -----------------------------------------

Savehsara - ساوه سرا
به ساوه سرا، سايت شهر انار ها، خوش آمديد...Welcome to Saveh sara

https://savehsara.aftab.cc

دکتر حمید رضا نیرومند ساوجی

توضیحات

تاریخ ایجاد در 11 آذر 1399

بازدید: 1163

حاج سید علی چاوشی
     

  *خاطره*

نوشته از : استاد حاج رضا رایگان 

سال 60 ،61 شرکت شیرگاه بعنوان عمله کار میکردم(عمله به کسی میگویند که هر روز صبح در مکان خاصی از شهر برای کار میرود و بصورت روز مزد حقوق میگیرد) .
مسئول ما اوس رضا اوسد (استاد رضا اسد رمضانی) بود دوتا همکار دیگه هم داشتیم بنام اقای تیموری و یه اقای دیگه که کرد بود و به اقا جان معروف بود و یک نفر کمک اوستا هم بود بنام مش سیف الله کارهای بنائی میکردیم یکی از سخترین کارها خالی کردن اجر قرمز بود، هم باید خالی میکردیم هم باید روی زمین می چیدیم ، خیلی سخت بود و واقعا خسته می شدیم اخر کار هم یه شلنگ باد بود و میرفتیم از سر تا کفش باد میگرفتیم و تمیز میشدیم. راحترین کار هم یادمه با قلم مو کل درب و پنجره نمازخانه را رنگ کردم و خیلی زیبا شده بود ، همه درخواست کار میدادند.
در قسمت اداری یه دوست هم محلی داشتیم بنام ابوالفضل اصلی که ابدارچی بود ، بنده خدا سرایداری اموزش و پروش  پذیرفته شده بود و باید جایگزین معرفی می کرد تا شرکت او را ازاد کند.
از من خواست که جایگزین ایشان باشم من هم قبول کردم تا مشکل ایشان رفع شود.
میدونستم کار خوبی نیست ولی قبول کردم .
کار ابدارچی را قبول کردم.  برخورد همکاران کارمند اصلا خوب نبود سعی میکردن شخصیت ادم خرد کنند مخصوصا زمانیکه میهمان می امد.
خوب متاسفانه در فرهگ ما بعضی شغل ها را بعنوان یه شغل بهش نگاه نمیکنند و افرادی که این نوع شغل ها را داشتن افرادی محقر و بیچاره بودند.
اما مدیر کارخانه خیلی با احترام و شخصیت با من برخورد میکرد حس میکردم متوجه شده بود که من به خاطر دوستم قبول کردم که برود اموزش و پرورش و ......
یه روز منو صدا کرد و به میهمانش منو معرفی کرد و از من خیلی تعریف کرد و قرار شد فردا بروم شهر صنعتی و در کارخانه ی که ایشان مدیر عامل بود کار کنم.
فردا رفتم شهر صنعتی خیلی منو تحویل گرفت و منو برد تو کارخونه و به همه پرسنل معرفی کرد و دستور داد ظرف سه ماه همه کارها را به من اموزش بدهند . بعد در محیط خارج از کارگاه قدم زدیم و نظر منو در مورد کارخانه خواست و من که دنیا بهم  رو کرده بود و خیلی هم خوشحال ، هرچه که بلد بودم گفتم و او هم خوشش امده بود ، بعد به دفتر ایشان رفتیم و دو مورد گفت که من از تعجب شاخ در اوردم 
1- حقوق خیلی خوبی بهم پیشنهاد کرد و عذرخواهی کرد و گفت ، الان بیشتر از این نمیتونم حقوق براتون در نظر بگیرم چون همکاران اعتراض می کنند اما شما سعی کن سوار کار بشی تا دست من باز باشه من داشتم شاخ در می اوردم.
2- پیشنهاد دوم این بود که من بعنوان مدیر و جانشین قراره تو کارخانه باشم . البته بعد از شناخت کافی از وضعیت کارخانه. بازهم تعجب کردم . 
قبل از خدا حافظی به من گفت حواست بااشه اگه همکاران حرفی یا مطلبی در مورد ما گفتن اخبار بما بگو .
وای!!! مثل اینکه یه پتک تو سرم زد . امدم بیرون درگیر ذهنم شدم.

حقوق خوب مسئولیت، ماشین،مدیریت و...... کجا ابدارچی و نظافت چی و عمله و تحقیر و بی کلاسی و...... یه طرف
هر چی فکر کردم دیدم ادم فروشی و خود فروشی تو مرام نیست .
بله ، یه بچه یتیم که سرپرست خونه بود و در فقر شدید و .........
اما مادرم ما را بزرگ تربیت کرده بود شرافت و انسانیت و خیلی چیزها با ارزش را به ما یاد داد .
ان روز درس بزرگی تو زندگی را فهمیدم که مدرک تحصیلی ،مقام،منصب و امکانات نمیتونه برای ادم شرافت و بزرگی بیاره .
صبح روز بعد به محل کار قبل ، شرکت شیرگاه  برگشتم.
مدیر تعجب کرد گفت چرا برگشتی مگر به تفاهم نرسیدید . من هم خودمو اماده کرده بودم گفتم مهندس ما به استخاره اعتقاد دارم و استخاره کردم خیلی بد امد او فهمید جریان چیه و من دروغ گفتم . خوشش امد و همین عمل باعث شد منو معرفی کرد بعنوان یه کارگر در کارگاه استخدام بشم و از فردای ان روز بعنوان اپراتور دستگاه سیم خاردار مشغول به کار شدم.
خداوند را شاکرم که مسیر انسانیت و بزرگی را برایم مقدر نمود و نیاز و فقر نتوانست مرا به یه خود فروش یا ادم فروش تبدیل کند.
*تهیه و تنظیم :رضا رایگان*

توضیحات

تاریخ ایجاد در 11 آذر 1399

بازدید: 1181

​

  بنیاد گذار تکیه حاج داود در ساوه

تکیه حاج داود ساوه با قدمتی بیش از 100 سال*

[Forwarded from شهرساوه | SaVeH CitY]
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻

اپارات تکیه حاج داود ساوه

http://www.negahmedia.ir/media/show_video/134374
*​

مرحوم حاج داود سلامت تصمیم می گیرد تا در حدود 110 سال پیش این تکیه که در خیابان هلالی ساوه (شهید اسدی) ابتدای محله قلعه نو ( قَل نِو) قرار دارد را بنا نهد.

ایشان با دعوت از افراد دیگر کار ساخت بنا را دنبال می کند که می توان به گذشتگانی که همراه آن مرحوم بودند مانند مرحومین جعفر آقا اعظمی، پهلوان علی امین جوکار، استاد علی اکبر شفاهی، حاج حسن رخشان، حاج حسین فخاریان، حاج میرزا محمد سلامت، حاج محمد حسین سلامت، محمود سلامت ، میرزا علی سلامت و حاج ابوالفضل سلامت اشاره کرد .

از آنجائیکه این ملک بصورت شخصی ساخته شده است کلیه هزینه های جاری آن نیز در زمان مرحوم حاج داود توسط شخص خودش تامین می شده .مرحوم سید ابوالحسن بشیری و پدر شادروان استاد ابوالفضل قاضی اسدی از شاعران برجسته ساوه از مداحان این هیئت قدیمی در ساوه بودند.....خدایشان جزای خیر دهد...

توضیح :این هیئت امروزه توسط فرزند ایشان آقای حاج عباس سلامت مدیریت میگرد.....

گردآوری و تهیه مطالب و عکس از کانال رسمی شهر ساوه

توضیحات

تاریخ ایجاد در 11 آذر 1399

بازدید: 732

سلامت برای همه 

پیشگیری ازبیماری کرونا 

فیلم شهر سالم روستای سالم  شهرستان ساوه WHO

به دو زبان فارسی و زبان خارجه

پیشگیری مقدم بردرمان است

فیلم شهر سالم ساوه (قسمت اول) به زبان انگلسی و(قسمت دوم ) به زبان فارسی تهیه شده 

فیلم شهر سالم ساوه تهیه کننده: مهندس محمد شرافت هماهنگ کننده پژ وه شهر سالم و روستای سالم شهرستان ساوه بعنوان یایلوت از طرف سازمان جهانی بهداشت WHO در سطح کشور انتخاب شد هدف رسیدن به شاخص زندگی سالم برنامه سازمان جهانی بهداشت از سال 1376 تا سال 1384 با مشارکت ;کارشناسان شبکه صداوسیما جمهوری اسلامی ایران تهیه گردید

https://www.aparat.com/v/aw5Mo قسمت اول

فارسی

https://www.aparat.com/v/TSaFZ قسمت دوم    

 انگلیسی

نوشته شده در یکشنبه بیست و چهارم تیر ۱۳۹۷ ساعت 5:44 توسط محمد شرافت