پنجشنبه 1 آذر 1403 | Thursday 21 November 2024

فرخنده ساوجی (زاده نیمه قرن سیزدهم شمسی در ساوه

- درگذشته ۱۳۱۵ خورشیدی در ساوه)

شاعر زن اهل ایران است

جنسیت: زن
نام پدر: محمد کاظم‌خان
تولد و وفات: ( ... )س سیزدهم و چهاردهم قمری
محل تولد: مشخص نیست.
شهرت علمی و فرهنگی: شاعر
وی همسر سیف لشکر خلج بود که در قریۀ عبدالله آباد نزدیک ساوه زندگی می‌کرد. فرخنده از کودکی شعر می‌سرود و در اواخر عمر گویا نابینا شد اما این عارضه او را از شعر گفتن باز نداشت. قصیده و غزل را نیکو می‌سرود. از آثار وی: "دیوان" شعر که با مقدمه‌ای از افخم‌السادات سلطانی به چاپ رسید و مشتمل بر سه مجموعه شعر: "ساقی‌نامه" ، "گل و بلبل" و "غدیریه" می‌باشد.

.آپلود عکس

کتاب دیوان فرخنده سیف امیرحسینی ساوجی که به کوشش 

دکتر خسرو امیرحسینی " 

تصحیح و منتشر گردیده بود با استقبال گرم مخاطبان به چاپ دوم خود رسد .

 

فرخنده ساوجی شاعر وپارسی گوی قرن چهاردهم - YouTube

www.youtube.com › watch
 

غدیریه فرخنده ساوجی

به انتخاب جواد هاشمی؛ به استقبال غدیر 96

توسط ثقلین2 در تاریخ ۷ شهریور ۱۳۹۶

«فرخنده ساوجی» که گویا نام کوچکش با تخلّص وی یکی بوده، از بانوان سخن¬پرداز قرن ۱۳ و ۱۴ هـ ق است.
ایشان در حدود سال ۱۲۹۹ هـ ش (مطابق با ۱۳۳۹ هـ ق) در همان روستای عبدالله‌آباد در شهر ساوه چشم به گیتی گشوده است.
سال درگذشت او نیز مانند سال تولّدش در اکثر تذکره¬ها نیامده و در حالی که ۱۳۱۱ هـ ش درست است. یعنی حدود ۸۰ سال عمر کرد.
پیکرش را در شهر مقدّس قم، در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها، مسجد بالاسر در جنب مقبره¬ی پدر و همسرش به خاک سپرده¬اند.
دیوان فرخنده ساوجی، شامل سروده¬هایی که از او در دست بوده یک بار در سال ۱۳۰۷ هـ ش منتشر شده و اخیراً به کوشش خسرو امیر‌حسینی در سال ۱۳۹۴ منتشر شده است. تصحیحی هم این جانب (جواد هاشمی «تربت») آماده ی چاپ دارم تا نمی‌دانم تا در چه زمانی منتشر شود.
گویا با گذشت بیش از ۸۰ سال از چاپ پیشین، هنوز از باقی اشعار او اطّلاعی در دست نیست و بسیار محتمل است که از بین رفته باشد.
شعر زیر مخمّسی است در باب غدیر از فرخنده ساوجی که متأسّفانه فاقد تخلّص است. این غدیریه در کتب ذیل نیز آمده است:
• گنجینه¬ی عرفان، حسین قربانی اردبیلی، ص ۱ ـ ۴۱۰ (کامل).
• گل¬بانگ غدیر، محمّدمهدی بهداروند، ص ۵ ـ ۸۴ (کامل).
• غدیریه¬های شعر فارسی، محمّد صحّتی سردرودی، ص ۷۱ ـ ۵۶۹ (با حذف یک بند).

بیار ساقیا! می‌ای به رنگ و بوی یار من[۱]

از آن می‌ای که می‌برد ز دل، غم ‌نگار من

که برده چشم مست او ز دست، اختیار من

قرار از آن مِی ‌آوری[۲] به قلب بی‌قرار من

مگر که یار افکند نظر به حال زار من

 

بیا تو ساقیا! ببین که خاک، عنبرین شده

ز مژده‌ی ولای شه چو روضه‌ی برین شده

که شه‌سوار لافتی، امیرمؤمنین شده

ز همّت ولایتش، صحیح، کار دین شده

قسیم نور و نار شد، ولیّ کردگار من

 

رسید چون ندا ز حق به خاتم پیغمبران

که جانشین تو را بُوَد ولیّ حق، شه جهان

به امر اوست روز و شب، به حکم اوست انس و جان

امیر جمله مردمان[۳]، دلیل جمله گم‌رهان

تو ای دلیل گم‌رهان! بده قرارِ کار من

 

از این بشارت آمده به وجد، قلب دوستان

خطاب حق رسید تا دهند زینت جنان

به رقص اندر آمده ز شوق، جمله حوریان

به کف گرفته جام می‌ که نوش‌باد شیعیان

چه خوش! که ز آن می‌ام دهد به دست خود نگار من

 

مرا بدو هوس بُوَد از آن شراب کوثری

ز دست شاه «لو کشف» به بارگاه داوری

به سر کشم، رها شوم ز چنگ چرخ چنبری

که مدح شه کنم در این «غدیر خمّ» حیدری

نسیمِ صبحِ عیدِ شه وزیده بر کنار من

 

بگوی مدح شاه دین که نوبت «غدیر» شد

به جای سید رسل، ولیّ حق، امیر شد

علی به جمله ماسوا بشیر شد، نذیر شد

ببین دل مرا چسان به حبّ او اسیر شد

که برده عشق روی شه ز دست، اختیار من

 

چو ز آن شراب کوثری ز دست شاه درکشم

به چشم دشمنان [دین][۴] ز تیر نقشه بر کشم

ضریح پاک شاه را ـ خدا کند! ـ به بر کشم

ز توتیای درگهش، بر این[۵] دو چشم تر کشم

مگر که او شفا دهد به دیدگان تار من

 

شهنشها! جهانیان فدای عزّ و جاه تو

تمام سروران به کف گرفته سر به راه تو

به روز حشر، شیعیان، تمام در پناه تو

هزار هم‌چو من شود فدای روی ماه تو!

که مدح روح‌بخش تو شده است افتخار من

 

چه بودی؟ از ره وفا سفر به کربلا کنی

بنای فتح خیبری به دشت نینوا کنی

تو نور و نار را ز هم به دست حق، جدا کنی

ز دست شمر بدگهر، حسین خود رها کنی

که خون چو سیل می‌رود ز چشم اشک‌بار من

 

دلم چو چشم دلبران ز بار غم، خراب شد

که در حریم خاص تو ز کینه قحط آب شد

تمام کودکان تو ز تشنگی کباب شد

سکینه‌ی تو از عطش به نزد عمّ و باب شد

که ای پدر! ز تشنگی خزان شده بهار من

[۱]. یادآور مخمّس آیه الله غروی اصفهانی «مفتقر» است که در ذیل، نخستین بند از آن را آورده‌ایم:

صبا! اگر گذار تو فتد به کوی یار من

ز مرحمت بگو به آن نگار گل‌عذار من

که ای ز بی‌وفایی تو تیره روزگار من!

چرا نظر نمی‌کنی بر این دل فکار من؟

ترحّمی ترحّمی ز دست رفته کار من

[۲]. برخی این ترکیب را فعل «می‌آوری» پنداشته‌اند ولی ظریف‌تر و دقیق‌تر، «مِی ‌آوری» است.

[۳]. «مردمان» در سه کتابی که نامشان را در پاورقی صفحه‌ی قبل آوردیم، «مؤمنان» ضبط شده است.

[۴]. غدیریه : او.

[۵]. نسخه‌ی مرجع: بدین.

کلمات کلیدی: اباالحسن ، امام علی ، امام علی علیه السلام ، امام علی(ع) ، امامت ، امامت امیرالمؤمنین علیه السلام ، امامت امیرالمؤمنین(ع) ، امیرالمؤمنین ، امیرالمؤمنین علیه السلام ، امیرالمؤمنین(ع) ، حیدر کرار ، علی بن ابی طالب ، علی بن ابی طالب علیه السلام ، علی بن ابی طالب(ع) ، غدیر ، غدیر خم ، غدیرخم ، غدیریه ، مدح امیرالمؤمنین ، مدح امیرالمؤمنین علیه السلام ، مدح امیرالمؤمنین(ع) ، مدح حضرت علی ، مدح حضرت علی علیه السلام ، مدح حضرت علی(ع) ، ولایت ، ولایت امیرالمؤمنین ، ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام ، ولایت امیرالمؤمنین(ع)

دیوان فرخنده ساوجی

موجود در کتابخانه آستان حضرت معصومه (س)

دیوان فرخنده امیر حسینی ساوجی

فرخنده ساوجی

ستاره های آفتاب

سه شنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۸  شماره ۱۰۹۵ نگاهی به زندگی مشاهیری که قرار است در اولین نکوداشت زنان مفاخر استان مرکزی از آنها یاد شود ستاره های آفتاب علی امیدی اولین نکوداشت زنان مفاخر استان مرکزی در حالی فردا چهارشنبه در فرهنگسرای شهر اراک برگزار می شود که دبیرخانه دائمی نکوداشت مفاخر زن در موزه مفاخر و مشاهیر استان مرکزی

 https://www.radiosaveh.ir/archive/4-

عمارت حاکم

دوستاران میراث قرهنگی وصنغت گردشگری

شهرستان های  ساوه - زرند  استان مرکزی

1398 ساوه عمارت حاکم ساوه

جمع آوری : محمد شرافت

 

تمامی حقوق محفوظ است ، طراحی شده توسط کامپوسیس، رادیو ساوه توسط سرورهای قدرتمند محکم هاست پشتیبانی می‌شود.

Template Design:Dima Group