شنبه 3 آذر 1403 | Saturday 23 November 2024

پژوهشی در آوه شناسی با عنوان:
" آوه در عصر رنسانس اسلامی"
گردآورنده: حسین محمد یاری

منطقه نمونه گردشگری شهر زیرزمینی آوه، بزرگترین محوطه تاریخی  شهرستان ساوه استان مرکزی وسطح کشور

جهان دارد

------------------------

کدام نایب خاص امام زمان(عج) ایرانی بود؟ 

سابقه تاریخی چند هزار ساله

 را در دل خود حفظ نموده وآثاری بی بدیل وماندگار همچون تپه مرتفع و باستانی ،  مقابر تاريخي امامزادگان فضل و سليمان و عبدالله و اعقاب معصومين (ع) كه نشان از روزگار آباداني و پيشرفت شهر اوگان ‌يا اباكئنه داشته، اما اين شهر شهرت خود را مديون تمدن و فرهنگ اسلامي خاصه در عصر رنسانس اسلامي (قرن چهارم هجري) و در دوران تيموريان و صفويه مي باشد.
 آوه يا آبه از ديرباز به عشق ولايت و امامت و جانبازي و دلاوري در اعتلاي نام و آوازه و فرهنگ خاندان وحي و نبوت شهره خاص و عام بوده اند تا انجايي كه در كتاب مناقب آل ابي طالب آمده است: كه امام حسن عسگري (ع) در نامه اي به مردم شريف اين شهر مي نويسد:
 «خداوند متعال با وجود لطف و عنايتش با فرستادن پيامبر اسلام (ص) به عنوان مژده بخش و هشداردهنده بر مردم منت نهاد و شما را بر پذيرش دينش توفيق داد و با هدايتش گرامي داشت و بذر محبت و دوستي خاندان پاك پيامبر را در قلوب گذشتگان و آيندگان شما را در سرزمين اطاعتش كاشت.»
حمدا.. مستوفي قزويني مي نويسد: آوه... مردم آنجا سفيد چهره و شيعه اثني عشري اند و در آن مذهب به غايت متعصب اند و با هم اتفاق نيكو دارد. 
در كتاب دائره المعارف تشيع ج 1 آمده است: آوه يكي از نخستين مراكز تشيع در ايران بوده و بر خلاف ساوه مردم آن اكثرا شيعي بوده اند ... آبه همواره از مراكز مهم تعليم معارف شيعه بوده و مجالس علم و وعظ و مدارس و مساجد آن داير بوده است.
ياقوت حموي نيز بر اين امر تاكيد كرده است:
مردم آبه افرادي شيعه و متعصب بوده و درباره ائمه طاهرين علاقمندي و غلو دارند و از ديرباز با مردم ساوه كه سني مذهب بوده مخالفت داشته اند. 
عبدالجليل قزويني نيز توصيفي زيبا از اين شهر به ما مي دهد.
«اما آبه اگر چه شهري است كوچك بحمدا.. و منه بقعه اي بزرگوار است از شعار مسلماني و آثار شريعت مصطفوي و سنت علوي و مدرسه عزالملكي و عربشاهي معمور به آلت و عدت و مدرسان چون سيد عبدا.. و سيد ابوفتح حسيني عالميان با ورع مجالس علم و وعظ متواتر...  
تا قرن هشتم هجري داراي مدارس معمور و مشحون از طلاب دينيه و مدرسين بزرگ بوده است. 
در اين مقاله تلاش مي شود تا موقعيت اثرگذار مردم آوه در گسترش تشيع در قرن چهارم هجري كه عصر رنسانس اسلامي نام گرفته شده است آشكار و جهت تبيين جايگاه رفيع و ماندگار اين شهر تاريخي و مذهبي، گرچه به صورت كوتاه و مختصر بيان، تا به مصداق:
      آب دريا اگر نتوان كشيد                       هم به قدر تشنگي بايد چشيد
اداي دين كرده باشيم.

آوه در عصر ساسانيان يكي از شهرهاي مهم فلات مركزي ايران محسوب مي شده است و حتي بعضي از مورخان بناي آن را به اردشير بابكان در قرن سوم ميلادي نسبت مي دهند. 
به نظر مي رسد كه مردم اين شهر پس از جنگ نهاوند به دين اسلام گرويده باشند، پس مي توان سال 23 تا 26 (ه.ق) را زمان ورود مردم اين شهر به آيين توحيدي دانست. و در سال هاي آخر قرن اول هجري مذهب تشيع را پذيرفته و به عنوان يكي از دو كانون تشيع در تاريخ ايران زمين بعد از شهر قم قد علم كرده و هماره مركز تربيت علما و فقها و مجتهدان شيعي بود كه در بين آنان مي توان به مشاهيري فرزانه همچون ابوسعد آوي، ابومنصور آوي، حسين بن روح نوبختي نوآب سوم امام عصر (عج)- كه مي تواند از افتخارات اين خطه به شمار آيد – علامه تاج الدين علي آوي. شمس الدين محمد آوي – كه شهيد اول كتاب لمعه خود را به خاطر و درخواست او به نگارش در مي آورد- و ديگر انديشمندان فرزانه اشاره كرد كه با تربيت شاگردان مبرز و برجسته و ارشاد و راهنمايي مردم و رواج مدهب تشيع نقش بسزا و ماندگاري را آيين تشيع بر عهده داشته اند.
در آغاز قرن سوم هجري در جريان نهضت¬هاي ملي و شيعي اين شهر مركز توجه حكام و اقلابيون قرار مي گيرد و هم چنين شهادت حضرت معصومه و چند تن از فرزندان امام موسي كاظم و هجرت جمع كثيري از سادات حسيني از شهر كوفه و مدينه به اين شهر بر اهميت و نقش بي دليل آن مي افزايد.
در زمان ظهور و سقوط  حكومت هاي طاهريان، علويان و صفاريان شاهد حضور موثر انقلابيون شيعي آوه در قيام علويان طبرستان هستيم و در اين مدت و ساير ادوار تعدادي از معاريف و بزرگان نيز به درجه رفيع شهادت نائل گرديدند. كه علامه تاج الدين آوي از علما و فقهاي مشهور در زمان حكومت ايلخانيان يكي از نام آوران است كه نسب وي تا امام سجاد مي رسد وي صاحب مقامات و كرامات است و از خاندان هاي سادات علوي شيعي است كه در عصر خويش مقتدا و زعيم شيعه به شمار مي رفت وي علاوه بر نسب پاك، در زمينه هاي مختلف علم و ادب چنان پيش رفت تا به مقام پيشوايي و امامت و نقابت نائل آمد و سرانجام تاج شكوهمند و با عظمت شهادت را بر سر نهاد. 
در خصوص شهادت وي آمده است كه ابتدا پسران وي را در برابر چشم پدر سر زدند و بعد خود سيد را از برابر تيغ بگذرانيدند و اوباش بغداد بدن وي را قطعه قطعه ساخته و گوشت او را بخوردند و موي سر و ريش را بر كنده دسته دسته كرده هر دسته آن را به يك دينار فروختند زيرا كه او را سبب عزت شيعه و ذلت خود مي دانستند. 
دولت علويان طبرستان اولين حكومتي است كه با آغاز قرن چهارم در شرق اسلامي به دور از تاييد بني عباس تشكيل مي شود. اگرچه آوه شيعه اثني عشري بود و علويان شيعه زيديه بودند، اما ارتباط تنگاتنگ اين دو كانون تشيع بسيار حسنه و همراه با همكاري بود و به نظر مي رسد از فرزندان و نوادگان حاكمان علوي در شهر آوه به حكومت رسيده و يا براي تبليغ به اين شهر اعزام گرديده اند.
ابن خلدون مي نويسد: آل بويه صاحب دولت عظيمي شدند كه اسلام بر ساير امت ها بدان مباهات مي كند. 
يكي از وزراي معروف مجدالدوله آل بويه، دانشمندي شاعر از شهر تاريخي آوه بود به نام ابوسعد آوي، فقيه شاعر، دولتمرد امامي مذهب (قرن پنجم) كه وي را به خاطر شايستگي و درايت و بهره عالي وي از علوم متداول زمان، به وزارت خويش انتخاب كرد و ديري نپاييد كه به «وزير كبير ذوالمعالي» و «زين الكفايه» لقب يافته و همچنين برادرش نيز در دستگاه اين خاندان در طبرستان وزارت داشته است.
با روي كار آمدن حكومت غير ايراني و ترك زبان غزنويان كه به آيين سنت سخت تعصب داشتند آوه در تنگناي سياسي و مذهبي قرار گرفت.
در كتاب آل بويه آمده است: سلطان محمود پس از اطلاع از گرفتار شدن مجدالدوله ديلمي خود به ري آمد و هزارهزار از اموال ري و جواهرات قيمتي و اشياي بي شمار ديگري به دست آورد. وي جدالدوله را به خراسان فرستاد و خود گذشته از ري، قزوين و قلعه هاي آن، ساوه و آوه را نيز به تصرف آورد وي بسياري از ياران مجدالدوله را كه باطني مذهب بودند به دار آويخت و معتزلي مذهبان را به خراسان تبعيد كرد.
و همچنين در كتاب روضه الصفا آمده است:
«سلطان محمد در سال 420 (ه.ق) بر ايالت جبال يا عراق عجم سايه قدرت مي گسترد و همو در ري و شهرهاي پيرامون آن بيدادگري كرده و چون شخصا حنفي مذهب و اشعري متعصب بود با مردم شيعه مذهب ري و آوه به مخالفت پرداخت و آنان را به اتهام باطني بودن از دم تيغ گذراند.»
شهادت مظلومانه مردم آوه به دست محمود سفاك كه براي رسيدن به قدرت بر جنازه نوادگان و زنان و پيرمردان قهقه مستانه سر داد. سندي ديگر است بر جنايات خونخواري تركان در ايران. در قرن پنجم (ه.ق) كه فعاليت¬هاي شيعي امامي و اسماعيلي گسترده، حكومتها بخصوص حكومت هاي شرق ايران تلاش مي نمودند تا از طريق مبارزه با اين گروه خود را مصلح جلوه دهند و بر محبوبيت هايشان نزد خلفاي عباسي بيافزايند.
در اين دوره خواجه نظام الملك طوسي كه خود شافعي مذهب بود بر آوه سخت گرفت و با در اختيار گذاشتن نيرو و تسليحات به ساوه شافعي مسلك، سخت گيري عجيبي بر شيعيان مخصوصا شيعيان آوي نمود.
در كتاب آثار البلاد و اخبار العباد آمده است:
..... در روزگار مسعود و محمود و طغرل بيگ و آلب ارسلان هيچ گبري، ترسايي و رافضي را زهري نبود كه به صحرا آمدي و پيش ترك شدندي. اگر كسي در آن روزگار به خدمت ترك آمدي و به كدخدايي يا فراشي و يا به ركابداري. از او پرسيدندي كه، تو از كدام شهر و ولايتي و چه مذهب داري؟ اگر گفتي حنفي ام يا شافعي ام و از خراسان و ماوراءالنهرم، يا از شهري كه سني باشد او را قبول كردي و اگر گفتي شيعي ام و از قم و كاشان و آبه و ري ام او را نپذيرفتندي.
يكي از حكام آوه در اين عصر ركن الدين طغرل سلجوقي آمده است: «سنجر براي خودش مازندران و طبرستان و دامغان، ري و دماوند و اطرافش را به اقطاع برد. براي شاهزاده ركن الدين طغرل بني محمد نيز ساوه و آبه و سارق و سامان و قزوين و ابهر و زنجان و گيلان و ديلم و طالقان را اختصاص دادند. سرانجام اتفاقي كه نبايد رخ مي داد به وقوع پيوست، در سال 617 (ه.ق) بر اثر مصيبت هجوم مغولان شهر آوه به كلي ويران گرديد. و تمام نقاط مهم شهر از جمله مساجد و مدارس علميه و ديگر مناطق زيباي آن را با خاك يكسان كردند دهها هزار نفر زير سم ستوران لگدمال شده و همه ساكنان شهر به درجه رفيع شهادت نايل آمدند.
آوه چند سال بعد دوباره قد علم كرد اين بار به ياري فرزانگان دولتمرد و فقهاي نامداري چون علامه تاج الدين آوجي، مرد شماره يك شيعيان در عصر ايلخانيان شهرك آوه در كنار ويرانه هاي مساجد و مشاهد ايجاد گرديد. نيرو گرفتن تشيع در اين عهد به خصوص مرهون سه شخصيت بزرگ روحاني، ديواني و سپاهي است.
1-    خواجه سعدالدين ساوجي كه وي احتمالا آوه اي الاصل بوده است كه مدتي وزير با تدبير الجايتو بود.
2-    طرمطاز امير بزرگ مغولي پسر بايجو بخشي از امراي اجايتو
3-    سيد تاج الدين آوي يا آوجي كه توسط وزير در دربار راه يافته و پيوسته سلطان را به جانب اين فرقه سوق مي داد.
آمده است كه: اين فرقه براي خود رايت سفيدي ترتيب داده بود كه يادآور رايت سفيد امام علي (ع) بود و در انگشت دست راست انگشتري مي كردند كه سنت بود و بدين ترتيب خود را از ساير گروه ها متمايز ميساختند و به تبليغ مذهب شيعه پرداخته و بصورت علني و آشكار به مبارزه با عقايد سني مذهبان مي پرداختند.
در سال 711 (ه.ق) فاجعه شهادت علامه سيد تاج الدين آوجي كه كيفيت شهادت آن قبلا ذكر شده است، كه با توطئه خواجه رشيدالدين فضل ا.. سني مذهب يهودي الاصل اتفاق افتاد، باعث گرديدتاعمران و آباداني آوه دچار ركود و ايستايي نسبي گردد وهيچگاه دوباره نتواند به روزهاي پر شكوه قبل از هجوم مغول باز گردد. 
در كتاب زينت المجالس آمده است: آوه از اقليم چهارم است به طالع سنبله، . مردم آنجا شيعه اثني عشريند از قديم همين مذهب را داشته اند و به غايت متعصب بوده اند.
هم چنين در زمان تيمور گوركاني نيز نام آوه به ميان مي آيد.
در زمان صفويان يك كاروانسراي صفوي در اين شهر ايجاد و مشاهد امامزادگان تعمير گرديد.

در پايان انتظار دارد كه همه، اديبان و دانشمندان  براي احياي نام دير آشناي آوه که یکی از احیاگران مذهب حقه تشيع جعفري است و به غبار فراموشي سپرده شده است همتی والا وشایسته مبذول نموده و ان شاء الله روزي شاهد گراميداشت و تلاش در برگزاري كنگره ای معظم در پاسداشت فرزانگان و مشاهير بلند آوازه و بویژه نائب امام عصر (عج) _ حسبن بن روح_ اين شهر باستاني و تاريخي باشيم.
" آوه در عصر رنسانس اسلامي"

 


نوشته  حسين محمدياري

تهیه کننده : محمد شرافت

تمامی حقوق محفوظ است ، طراحی شده توسط کامپوسیس، رادیو ساوه توسط سرورهای قدرتمند محکم هاست پشتیبانی می‌شود.

Template Design:Dima Group