رنگ های روزگار

از استاد ارجمند: سید مصطفی بشیری*

گویش ساوه ای

دست نوشته : سید رضا علوی زاده

#گنجینه_علوی 

رنگ های روزگار
زندگی خسته کننده است رفیق
مثل یک رُود رَونده است رفیق

سرعت عُمر شگفت انگیز است
مثل ماشین تو دنده است رفیق

آنچه از این تن خسته باقی است
تکه ای قلب تپنده است رفیق

دیگران بهره اشان چون تیشه است
سهم این بنده چو رنده است رفیق

گویش ساوه چه زیباست که گفت
توی زردآلو"تنده" است رفیق

هر طرف می نگرم با عینک
عقرب و مار گزنده است رفیق

گریه هایی کــه بُـود مَصلحتی
واقعاً مـایه ی خنـده است رفیق

شب به سر می زند از بهر حسین(ع)
روز چون شمر درنده است رفیق

شایگان شد همه ابیات غزل
این هم از سستی بنده است رفیق

از بشیری خبری نیست دگر
عجب این است که زنده است رفیق

شعر از استاد فرهیخته سیدمصطفی بشیری ساوجی . مهرماه ۱۳۹۸
ش ف : 8657
https://srazsaveh.persianblog.ir
https://t.me/srazsaveh
https://www.instagram.com/srazsaveh
تگ ها : 
#گنجینه_علوی #ادبیات #شعر #غزل #طنز_اجتماعی #سیدمصطفی_بشیری #شاعر_ساوجی #ساوه #فرهیختگان_ساوجی #رنگ_های_روزگار