می گوید "جذبه ای در این گردهمایی است، جذبه ای که از همان آغاز احساسش کرده بودند، گیرا و چشیدنی همچون آغوشی که به رضایت باز می شود و به گرمی فرا می گیرد، بزرگ به اندازه تمام هستی و کوچک به اندازه بازوان یک شیرخواره.
16 سال است که ساعت 10 روز جمعه، ساعت قرار جهانی است، وقتی عقربه بزرگ به 12 می رسد و عقربه کوچک 10 را برمی گزیند، زمزمه ای آغاز می شود که 16 سال پیش جرقه اش در دامان ضامن آهو خورد و از یک جمع کوچک در تهران آغاز شد و امروز از هزاران نقطه ایران و جهان به فریاد شنیده می شود، فریاد یک دنیا از گلوی یک فوج مادر گریان:
" یا صاحب الزمان (عج)، فرزندم را نذر یاری قیام تو میکنم که او را برای ظهور نزدیکت برگزینی و حفظ کنی، یا مسیح حسین، یا علی اصغر، ادرکنی"
به گزارش ایسنا، منطقه مرکزی، آنها سرباز تربیت می کنند از شیرخوارگی، می گویند هدفشان تنها همین بوده و برای همین هم هیاتی کار کرده اند، نه رسمی، نه دولتی، نه با یک دنیا پز روشنفکری و ادای فرزانگی، نه با غریو طبل و سایه سنگین علم های مزین شده به هزار رنگ، و حالا این گردهمایی ساده بزرگترین فریاد بر سر ستمگران شده است.
این جمعه از آن جمعه هایی است که فقط یکبار در سال اتفاق می افتد و شاید یکی از دلایل ارزشمندی اش تکراری نبودنش باشد، این فریاد یکبار در سال از گلوی مادرانی برمی خیزد که در سوگ فرزند خردسال سالار شهیدان اشک می بارند و فرزند شیرخوار بر دست، نذر می کنند، آنهم نه پول و مال و لباس و غذا، آنها فرزندانشان را نذر می کنند و این نقطه اوج جنگ عقل و احساس است و اگر از شیعیان بپرسی شاید هم نقطه اوج همراهی عقل و احساس، همان نقطه ای که "چاووشی" می گوید "بسیاری را ترسانده و حتی برای خاموش کردن این صدا به تکاپو انداخته است".
سیدعلی چاووشی که 16 سال است همایش شیرخوارگان حسینی را برگزار می کند، از مردمی می گوید که در همایش سالیانه مجمع جهانی شیرخوارگان حسینی خاطرات شان را از این گردهمایی بزرگ می گویند.
می گوید نماینده یکی از کشورهای آفریقایی گفته در کشورش به آنها پیشنهاد شده در دهه محرم تلویزیون دولتی کشور در اختیار شیعیان باشد، به شرطی که از این همایش سخنی به میان نیاورند!
چاووشی می گوید در برخی کشورها این همایش را مخفیانه برگزار می کنند چراکه این فریاد آنهم بر پایه حضور زنان و کودکان بعنوان تاثیرگذارترین و تاثیرپذیرترین اقشار، صهیونیسم و جبهه استکبار را ترسانده و به واکنش واداشته است.
وی می افزاید: در همان سال های شروع برگزاری این همایش بود که شائبه هایی درخصوص حضرت علی اصغر(ع) در میان مردم منتشر شد، آنها می خواستند با ترویج شائبه هایی درخصوص وجود حضرت علی اصغر(ع) در واقعه کربلا این جریان عظیم را متوقف کنند، پس شایع کردند که امام حسین(ع) اصلا چنین فرزندی نداشته و آنچه از علی اصغر گفته می شود، همه افسانه و قصه است؛ اما هرچه کردند نتوانستند.
چاووشی می گوید: حسین(ع) و یارانش همگی سخنورانی چیره دست بودند و آنچه توانستند برای هدایت مردم در عاشورا بگویند با صدای بلند و رسا بیان کردند، اما علی اصغر(ع) طفلی چند ماهه بود، او نمی توانست سخن بگوید، اما امروز صدایش و صدای مظلومیتش به برکت برگزاری این همایش در تمام جهان به گوش می رسد، کربلا نماد مظلومیت شیعه و علی اصغر(ع) نماد مظلومیت کربلاست.
می گویند توسل به فرزند شیرخوار سالار شهیدان در این روز حاجات بسیاری را برآورده کرده است، چاووشی می گوید نه تنها خودش مصادیق این برکات را در ساوه به چشم دیده که آنها که از اقصی نقاط جهان می آیند نیز از این برآورده شدن حاجات سخن ها می گویند و در این میان داستان سیب سرخ داستان دیگری است.
آنها توزیع سیب سرخ در همایش شیرخوارگان حسینی را از یک جعبه سیب در ساوه آغاز کردند و حال که چند سالی از اینکارشان می گذرد، آن یک جعبه به ده ها جعبه رسیده و جمعه که می رسد باران سیب های سرخی که نذر مادران است، بر این همایش باریدن می گیرد، سیب های سرخی که نماد همایش شیرخوارگان حسینی شده اند و نه تنها حاضران در مراسم که کودکان بیمار در بیمارستان ها از آنها بی نصیب نمی مانند به امید شفا.
چاووشی می گوید: تقدس مادران و مظلومیت کودکان در هر جای دنیا می تواند انقلاب بپا کند و این مجمع جهانی این دو عنصر انقلابی را با خود دارد، انفجار احساس در هنگام قرائت نذرنامه، جهان را در برمی گیرد و نیرویی را از خود ساطع می کند که برای هر مستکبری ترسناک و تکان دهنده است.
او معتقد است که هیچ بهانه ای نمی توانست و نتوانسته تاکنون چنین حرکت معنوی عظیم، جهانشمول و هماهنگی را ایجاد کند، در دهه محرم تقریبا در تمام کشورهای دنیا آئین های عزاداری برپاست، اما تنها آئینی که در یک ساعت و یک روز مشخص فوج عظیمی را با خود به فریاد برمی آورد، آنهم برای خواندن نذرنامه ای خطاب به موعود عالم امکان تنها همین آئین است، پیچیده در جامه سبز.
به گفته وی، هیچگاه در هیچ سال و هیچ شهر و کشوری خادمان مراسم برای جمع آوری کمک به برگزاری آن، به مردم مراجعه نمی کنند، از هیچ بودجه دولتی خبری نیست و هیچکس مجبور به پرداخت هزینه ای برای برگزاری آن نشده است، آنچه مایحتاج ساده و اندک این مراسم را فراهم می کند، نذورات مردمی است که خرج تهیه کاورها و سربندهای سبزی که مادران با سلام و صلوات بر شهید خردسال کربلا بر فرزندانشان می پوشانند، اندک پذیرایی و سیب سرخ می شود، در این آئین نه از سفره های سرشار خبری هست و نه از دیگ های پر و پیمان و همین سادگی است شاید که آنرا ماندگار و البته فراگیر کرده است، همین.
چاووشی می گوید شاید هیاتی بودن برگزاری این آئین است، که تاکنون آنرا از خطر انحراف مصون کرده، هرچند برگزارکنندگانش همه ساله در گردهمایی مجمع شیرخوارگان حسینی که در سالروز تولد فاطمه معصومه(س) در مشهد با حضور خادمان این آئین از سراسر جهان برگزار می شود، آنرا آسیب شناسی می کنند و سعی می کنند اجازه ندهند بدعت ها و آسیب هایی که می توانند هر اقدام فرهنگی را دچار آسیب کنند، به این جنبش عظیم ضربه وارد کند و آنرا به خرافه آلوده کند.
فردا اولین جمعه محرم 1441 است، اگر خوب گوش کنید ساعت که 10 بار بنوازد، از کوچه های شهر آوایی زنانه را خواهید شنید که از نذری بزرگ می گوید، نذری بزرگ برای او که روزی خواهد آمد، نذری که به فریاد می گوید:
خبری در راه است ...