اهل همين شهرم در كوچه پس كوچههاي همين شهر نفس ميكشم، هر جا كه فكرش را بكنيد ميتوانيد مرا ببينيد. فرقي نميكند روز باشد يا شب، سرما باشد يا گرما، گاهي لب به انتقاد ميگشايم و مصائب شهر و محلهام را به رشته تحریر درمیآورم و گاه دردهای كشورم را بيهيچ اغماضي به گوش ميرسانم.
گاهي آيينه میشوم براي آنها كه كمتر فرصت پيدا ميكنند خود را رو در روي مسئولين قرار دهند، گاهي هم سر تعظيم فرود ميآورم در برابر آنها كه لباس خدمت به تن دارند و دغدغه اصليشان رسيدگي به مشكلات مردمي است كه شايسته خدمتند.
همانها كه سفرههايشان را به رنگ كمبودها و غمهاي مردم اين شهر پهن ميكنند. لطفا مرا بيشتر بشناسيد؟ من جوياي احوال همه هستم؛ دوست و دشمن برايم فرقي نميكند و البته با شنيدن احوال خوب مردمان شهر و ديارم خوشحال ميشوم.
امروزه كه دشمن بيش از هر زمان ديگر قصد ميهنم را كرده است، من نيز رسالتم تغيير كرده است. اسلحه قارهپيمايم اگر چه در جيبم جا ميشود اما گلولههاي كاغذياش اينروزها بدجور باید دشمن را به خود مشغول كند.
كشورم امروز بيش از هر زمان ديگري به يک زينالدين نياز دارد تا قد علم كند و از بيخبري رهایمان سازد، من بايد حاج همت بشوم تا مبادا دشمن با خبررساني غلط باعث تضعيف روحيه مردمان كشورم بشود.
بايد صياد شيرازي باشم و صياد اخباري بشوم كه به صلاح كشورم است، بايد آويني بشوم تا مبادا دشمن در ذهن مردم شهرم دست به كاشت ميدان مين بزند و من نتوانم در دود و آتش حاصل از انفجار این مینها حقيقت را به تصوير بكشم.
من يار دوازدهم تيمي هستم كه قصد دفاع دارد، دفاع از ارزشهايم، دفاع از مرزهايم كه حالا فرسنگها آن طرفتر كشيده شده است، فرقي نميكند خان طومان باشم يا تهران، حلب باشم يا ديرالزور، همه جا برايم خط مقدم است همه تصاویر بايد از لنز دوربينم بگذرد.
مرا میشناسید؟
... آري من يك خبرنگارم در هر زمان و در هر مكان، خبرنگاری برای ایران بزرگ و سالهاست که قلمم را برای اعتلای میهنم تیز کردهام ... .
یادداشت از: علی فرقانی، خبرنگار ایسنا، منطقه مرکزی