در دانش اجتماعي، همواره از نقش مصرف كننده به عنوان حلقه نهايي و اساسيترين مكمل نظام توليد و توزيع كالا ياد ميشود.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) – منطقه مرکزی، نوسانات اخير در حوزه اقتصادي كه نفس را در سينه طبقات ضعيف جامعه حبس كرده نشانگر اين واقعيت است كه «مصرف كننده» در نظام اقتصادي ما چندان از جايگاه مطمئن و معتبري برخوردار نيست و هر نسيم ملايم اقتصادي، براي طبقات پايين و حتي متوسط ايراني، عملاً به مثابه توفاني مهيب و ويرانگر تلقي ميشود چرا كه نظام توليد، توزيع و مبادله كالا، همواره به دنبال كسب حداكثر سود آني و فوري از رهگذر اين چالشهاي اقتصادي است، چالشهايي كه آرامش روحي و امنيت رواني و معيشتي مصرف كنندگان را هدف ميگيرد.
يك جامعهشناس در همین رابطه در گفتوگو با خبرنگار ايسنا، ضمن تأكيد بر اينكه هويت فرهنگي و اجتماعي مصرفكنندگان ايراني در گذر هزاران سال از تاريخ زندگي مشترك اجتماعي شكل گرفته ميگويد: نوع ارتباط توليد كننده و مصرف كننده، منبعث از اشتراكات فرهنگي و هويت اجتماعي آنان است.
محمدرضا فتحي افزود: توليدكننده نمي تواند بدون اطلاع از هويت فرهنگي و رفتار اجتماعي مصرف كنندگان به سود مطلوبش برسد زيرا كالاي توليد شده اگر منطبق با نيازها و ذائقه ايراني نباشد، شايد بتواند خریدار را در شرايط اضطرار مجبور به خريد و مصرف كالاي خاص کند اما، اين اطمينان، دائمي و ديرپا نيست.
به گفته این جامعهشناس مختصات جامعه شناختي ايرانيان نشان ميدهد كه آنان مردمي هستند پايبند به احساسات انسانی، اهل مدارا، مهـر، محبت، عشق و دوستدار زیبایی و هنر، ایرانیان افرادي مغرور و شجاع، فهیم و انساندوست، صلحطلب و عدالتخواه هستند. مي دانيم كه ايراني اهل تعصب نیست، اهل تحمل است. او به دانایی و دانش عشق میورزد و اتفاقاً ايرانيها مهمان نوازترين انسان هاي تاريخ هستند كه درهاي خانه هاشان همواره به روي همسايگان باز است.
فتحي مي گويد: متأسفانه عدهاي از توليدكنندگان داخلي به اين قبيل خصوصيات فرهنگي و اجتماعي مصرف كنندگان وقعي نمي گذارند و همين بي تفاوتي باعث شده تا بعضاً مصرف كننده احساس كند غرور و شخصيت اجتماعي اش توسط توليد كننده ناديده گرفته شده و صفت احساساتي بودن، مبين آن است كه وقتي او به محصول يك توليدكننده اعتماد كرد و آن را خريد، نيازمند احترام و مهرباني متقابل توليد كننده است؛ كه اگر اين احترام و اعتماد خدشهدار شود، ترميم آن به راحتي ممكن نيست و توليدكننده را دچار آسيبهاي جدي خواهد كرد.
اين كارشناس ارشد جامعه شناسي شهري خاطرنشان كرد: در سالهاي گذشته مشاهده ميكنيم كه نهادهاي مهم اجتماعي همچون سياست، رسانه، فرهنگ و آموزش، به تشويق و ترغيب ايرانيان به مصرف كالاهاي توليد داخل ميپردازند اما اينكه تا كجا توانستهاند اعتماد كنشگران اجتماعي در باب گرايش به مصرف اين محصولات را افزايش دهند بايد براساس آمار و ارقام پاسخ داده شود كه به نظر شخصي من چون اکثر توليدكنندگان به سود آني و كوتاه مدت فكر ميكنند، اعتماد مصرف كننده در اين حوزه به شدت آسيب ديده بطوري كه ساير توليدكنندگان هم براي بازگشت اطمينان و اعتماد به عنوان افزايش سرمايه اجتماعي، راهي بس طولاني در پيش دارند.
وي تصريح كرد شعار حمايت از توليد داخلي در كنار رعايت احترام به شعور و درك مصرف كنندگان، نتايجي عميق، پايدار و هميشگي خواهد داشت و گرنه به صرف افزايش توليد و عرضه كالا آن هم بدون احترام به حق مصرف كننده در گزينش و بهرهمندي اقتصادي، چرخه فعاليت اقتصادي سالم و مطلوب، عملاً قادر به ادامه حركت نخواهد بود.