وجود رسانههایی حرفهای، همه گیر، پرعمق ، تاثیرگذار و البته مفید ، یکی از مهمترین شاخصههای توسعه در جوامع امروزی محسوب میشود و نه تنها مهمترین و اساسی ترین ابزار توسعه و رشد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جوامع که درجهت افزایش اقتدار ملی کشورها ، به عنوان کارسازترین سلاح در دست سیاستمداران و دولتمردان قرار دارد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)-منطقه مرکزی، روحالله عالمزاده سردبیر دو هفته نامه صبح ساوه در یادداشتی که در اختیار ایسنا قرار داده، آورده است: به طور مثال ضرورت تقویت شبکه خبری فاکس نیوز (news Fox) در مقایسه با آزمایش بمبی چند تنی ، در اولویت برنامههای پنتاگون قرار دارد و یا کشور کوچکی چون قطر ، گرچه ثروتمندترین کشور دنیاست اما، حفظ اقتدار خود را ابتدا در تقویت شبکه خبری الجزیره اش می داند و اهمیت خاص امیر قطر به رسانه ها باعث شده تا این کشور به راحتی در تحولات کشورهای عربی و خاورمیانه جایگاه محوریتری را برای خود در مقایسه با عربستان سعودی دست و پا کند .
کشوری چون انگلستان گرچه امروز بریتانیای کبیر نیست و دیگر ناوگان دریایی اش در سواحل هند ، کشورهای آمریکای لاتین و شرقی ترین نقاط دنیا پهلو نمیگیرند اما، با استفاده از کمپانی خبری« BBC » توانسته در تغییر و تحولات سیاسی جهان بیشترین نقش را ایفا کند.
ایران اسلامی هم با بهره گیری از رسانه های بین المللی خود مانند العالم ، پرس تی وی (TV Press) واخیرا هیسپان (Hispan ) توانسته شعارها و پیام های ارزشی انقلاب مردمی خویش را به اقصی نقاط جهان مخابره کند و مثلا ، نگذارد ظلم بزرگی که استکبارجهانی به مردم بحرین روا می دارد، مکتوم بماند.
ایران درمقابله با دخالتهای « BBC فارسی » در وقایع پس از انتخابات، با بهره گیری از «پرس تی وی» (TV Press) توانست به دنیا اثبات کند که چشم آبیهایی که در پی ارائه الگوی به اصطلاح دموکراتیک خود به ایران اسلامی هستند خود با پلیس باتوم به دستشان، هیچ صدای مخالفی را بر نمیتابند و کوچکترین اعتراض دانشجویان و عدالتخواهان لندن را به شدیدترین وجه سرکوب می کنند! اگر وجود شبکه خبری« العالم » نبود شاید هیچ گاه خطبه عربی و تاریخی رهبر معظم انقلاب اسلامی- در جریان حوادث مصر- در میدان التحریر، از طريق تلفنهاي همراه و يا به وسیله ویدئو پروژکتورها به نمایش در نمی آمد و یا امروز ، شبکه خبری « المنار » است که توانسته ، پيام هاي حزب الله لبنان و مواضع « سید حسن نصرالله» را تا حدودي به دنیا مخابره کند.
قریب به اتفاق خبرگان و زبدگان عرصه سیاست و علوم اجتماعی معتقدند که در دنیای امروز رسانهها مهمترین نقش را در پیشرفت برق آسای جوامع بشری ایفا میکنند و در اين باب متفق القول اند که در میان اشکال گوناگون رسانه ای، این مطبوعات است که با تکیه بر قدمت و اصالت خویش ، عمیق ترین تاثیرات را در جوامع کنونی از خود برجای می گذارد و از این روست که رویکرد جدی به رسانه ها، ذهن علمای علم ارتباطات ، نخبگان و سیاسیون را در اولین منزل ، به جایگاه مطبوعات معطوف کرده است.
اهمیتی که رهبران و برجستگان در طول تاریخ برای مطبوعات قائل بوده اند غیرقابل انکار است. « ژولیو سزار» در دو هزار و اندی سال پیش اولین روزنامه با عنوان« اکتادیو » را با هدف انعکاس اخبار دربار شاه منتشر کرد . پس از « ژولیو سزار» ، « اشکانیان » به اهمیت مطبوعات پی بردند و «اردشیر بابکان» ، نشریه ای با عنوان « روزنامک » را منتشر ساخت که این نشریه تا اواسط حکومت « خسرو پرویز» در 713 میلادی دوام یافت و سپس چشم بادامی های چینی ، نشریه ای با عنوان «کای یووان» را پایه گذاری کردند و سال ها بعد درسال 1605 میلادی « یوهان کارلوس » در استراسبورگ روزنامه ای با عنوان «ریلیشن» ( Relation ) را منتشر نمود و از آن هنگام تا به امروز نیز ، صدها هزار نشریه اعم از روزنامه ، هفته نامه ، ماهنامه و ... درحال چاپ است تا این ابزار اطلاع رسانی اصیل ، حتی در نبرد با اینترنت و شبکه های ماهواره ای نوظهور، قافیه را نبازد و هر روز صبح در کنار فنجان چای و قهوه صدها میلیون نفر در سراسر جهان جا خوش کند.
تردیدی نیست که امروزه ، فیس بوک ( Facebook ) یا «توییتر» ( Twitter ) به عنوان یک رسانه و در قالب شبکه ای اجتماعی ، در تحولات مختلف دنیای کنونی موثرند و یا سایتی چون « ویکی لیکس» به یکباره با افشای حجم زیادی از اخبار سرّی و فوق سرّی – احتمالا هدايت شده - ، در دنیای رسانه ای منفجر می شود اما، با وجود چنبن رسانه هایی، هنوز هم شهروندان آمریکایی بیشتر مایلند تا اخبار مورد علاقه خود را از روزنامه های اصیلی چون « واشینگتن پست » ( Washington Post )، « نیویورک تایمز» (The New York Times ) و« یو اس ای تودی »( Today USA) بخوانند و فرانسوی ها در کنار گستردگی خبرگزاری «فرانس 24 » (24 France)مایلند هر روز « لوموند» ( Lemonde ) و «گاردین» (Guardian) را مطالعه کنند. روس ها اطمینان بیشتری به اخبار روزنامه « آرگومنتی آی فکتی » (Fakty Argumenty I) دارند تا « راشا تودی » (Today Russia ) و جهان رابرت مُرداک صهیونیست را بیشتر با روزنامه هایش می شناسد تا با شبکه های تلویزیونی و خبرگزاری هایی که تحت سیطره خود دارد و تحقيقا اخبار روزنامه های « الشرق الوسط» ، « الاهرام» ، « الحیات » و « المستقبل » برای اعراب معتبر تراست تا «العربیه ».
صرف نظر از ضرورت مخاطب شناسی در تقایس مطبوعات با سایر ابزارهای رسانه ای اما، این مطبوعات هستند که با تکیه بر اصالت خویش، نفوذ گسترده تری در جوامع دارند . امکان دارد اولین سئوالی که به ذهن مخاطبین محترم خطور کند ، این باشد که با وجود اهمیتی خاصی که دنیا برای مطبوعات قائل است ، پس چرا ایران اسلامی که مهمترین و استراتژیک ترین هدفش صدور انقلاب و مردم سالاری اسلامی به اقصی نقاط دنیاست جایگاهی در جامعه مطبوعاتی دنیا ندارد؟!
سئوال مهمی که متاسفانه تاکنون پاسخ مناسبی از سوی متولیان امر به آن داده نشده است! طبق آخرین آمار انجمن جهانی روزنامه ها (WAN ) روزنامه های ایرانی حتی در زمره یکصد روزنامه پرتیراژ دنیا نیستند و به عنوان مثال ، کشور ژاپن با روزنامه « یومیوری شیمبون» (Shimbun Yomiuri) با بیش از 14 میلیون تیراژ ، «آساهی شیمبون» (Asahi Shimbun The)با بیش از 12 میلیون تیراژ ، « ماینیچی شیمبون » (Shimbun Mainichi ) با بیش از 5 میلیون و پانصد هزار تیراژ « نیهون کیزای شیمبون» (Shimbun Nihon Keizai) با بیش از 4 میلیون و 600 هزار تیراژ و«چونیچی شیمبون» (Shimbun Chonichi ) با بیش از 4 میلیون و پانصد هزار تیراژ رتبه یک تا چهارم روزنامه های پرتیراژ دنیا را در اختیار دارد و در میان یکصد روزنامه پرتیراژ دنیا 19 روزنامه فقط متعلق به کشور ژاپن است و این نشان می دهد چشم بادامی های ژاپنی با اینکه سابقه دو هزار ساله ایرانی ها در انتشار « روزنامک» توسط شاهان اشکانی را در کارنامه خود ندارند اما، به درستی به اهمیت وجود مطبوعات در توسع پایدار کشور خود پی برده اند. پنجمین روزنامه پرتیراز دنیا یعنی«بیلد» ( Bild ) با بیش از سه میلیون و هشتصد هزار تیراژ متعلق به آلمانی هاست و انگلیس، چین و آمریکا هر کدام به ترتیب صاحب 15 و 14و 9 روزنامه در لیست یکصد روزنامه پرتیراژ دنیا هستند و جالب است بدانیم کشوری جهان سومی چون تایلند با روزنامه « Rath Thai » با یک میلیون و 200 هزار تیراژ روزانه در رتبه 43 قرار دارد و مصر با روزنامه « الاهرام » با نهصد هزار تیراژ در رتبه 64 جاخوش کرده است اما، ایران ما با روزنامه « جام جم » آن هم با تیراژ حداکثر 400 هزار نسخه، اساسا جایی در میان مطبوعات دنیا ندارد!
طبق آمار موجود تا سال 2006 میلادی نزدیک به یکمیلیارد و 400 میلیون نفر روزانه، در سراسر جهان روزنامه می خرند و کشورهای چین، هند، ژاپن ، آمریکا و آلمان بیشترین حجم روزنامه ها را در داخل کشورهایشان به ترتیب با 7/98 ، 9/88 ، 1/69 ، 2/52 و 1/21 میلیون تیراژ در روز به چاپ می رسانند .
به راستی راهکار ارتقای رتبه ایران در میان مطبوعات جهان چیست؟ - عده ای بر این عقیده اند که باید دولت کمک های بیشتری به مطبوعات اختصاص دهد و روزنامه های کشور از یارانه های بیشتری بهره مند شوند. این نگاه تا حدودی درست است اما، درعوض عده ای هستند که می گویند چرا فلان روزنامه دولتی که بیشترین کمک های نقدی، برج ها و املاک دولتی ، ساختمان های اداری ، چاپخانه ها و حتی ویلاهایی بسیار چشم نواز در نقاط کشور را دارد با تیراژی نه چندان زیاد، کمتر به فروش می رسد و بیشترین یارانه ای که نصیب این روزنامه دولتی گردیده در خدمت اتوشوها و سبزی فروش ها بوده است.
عده ای دیگر نیز بر این عقیده اند که دولت نباید کمکی به مطبوعات کند و لازم است پای بخش خصوصی به انتشار روزنامه ها باز شود ، این عقیده که باید پای بخش خصوصی به عرصه انتشار رسانه ها باز شود حرف درستی است اما خوب است از خود بپرسیم که روزنامه های بخش خصوصی در ایران تاکنون چه اندازه موفق بوده اند و تاچه حد مکانیزم حمایت ها و نظارت های دولتی باعث پیشرفت آنان شده است و کارمندان چه تعداد از این روزنامه ها به موقع حقوق ماهیانه خویش را دریافت می کنند؟ گذشته از اینکه کشور ژاپن به روزنامه «یومیوری شیمبون»( Shimbun Yomiuri) به عنوان پرتیراژترین روزنامه جهان - که بوسیله جامعه کارگری این کشور وکاملا خصوصی اداره می شود - یارانه های هنگفتی پرداخت می کند، به طوری که در رخدادهای طبیعی اخیری که گریبان این کشور پیشرفته را گرفت، کمک های دولت ژاپن به «یومیوری شیمبون» (Shimbun Yomiuri) نه تنها کاهش نیافت که بیشتر هم شد تا بتواند بهتر و وسیع تر نقش اطلاع رسانی خود در مدیریت بحران را ایفا کند و آرامش بخشی بیشتری در میان شهروندان ژاپنی داشته باشد . - اعتقاد برخی از صاحبنظران نیز بر این است که محدودیت های قانونی در قبال مطبوعات باعث شده تا هیچ سرمایه گذاری از بخش خصوص جرأت نکند پای به این عرصه بگذارد چراکه سرمایه گذار در ابتدا به فکر امنیت سرمایه اش و سپس به سودی که عائدش می شود میاندیشد ، فلذا با خود محاسبه می کند که میلیاردها تومان سرمایه گذاری اش در چاپ روزنامه - به عنوان یک کار فرهنگی - ممکن است با توقیف روزنامه اش در اثر اشتباهی کوچک برباد رود که این نظر هم تاحدودی درست است.
به اعتقاد نگارنده پاسخ به این سئوال که چرا روزنامه های ایرانی در جمع یکصد روزنامه پرتیراژ دنیا نیستند به این دلیل است که جایگاه رسانه ها بالاخص مطبوعات در کشور ما به رفعت جایگاه مطبوعات در سایر کشورها نیست و در شرح این واقعیت باید گفت : 1- معتقدم از ظرفیت های موجود در قانون مطبوعات به خوبی استفاده نمی شود و یا متولیان امر فهم خوبی از قوانین ندارند. مثلا قانون ، توقیف مطبوعات را پیش بینی کرده است اما این ، هیئت نظارت بر مطبوعات یا دستگاه قضایی است که باید از این ظرفیت قانونی به نحوی استفاده کند که توقیف یک نشریه راهکار نهایی باشد نه اینکه نشریه ای را با کمترین تذکر توقیف کنیم. در بحث الغای مجوز مطبوعات هم می توان به همین صورت عمل کرد .
2- مکانیزم ارتباطی مسوولین با رسانه ها باید به روز شود . به طور مثال دولت جایگاه روابط عمومی ها ، مشاورهای رسانه ای و سخنگوها را جدی بگیرد نه اینکه چارت روابط عمومی در غالب دستگاه های دولتی کم اهمیت تر از آبدارچیها در نظر گرفته شود. متاسفانه در ایران ، در تمامی دستگاه های دولتی و غیردولتی آبدارچی داریم اما مدیر روابط عمومی در حد مطلوب نداریم.
3- برخورد برجستگان ومسوولین نیز با اصحاب رسانه ها و فعالان مطبوعاتی باید تغییر یابد . در همه کشورهای پیشرفته دنیا اگر خبرنگاری وارد یک سازمان یا اداره دولتی و غیر دولتی می شود بالاترین مقام آن اداره با تشریفات و احترام کامل پاسخگوی اوست اما در برخی ادارات ما ، یا می گویند از نگهبانی این طرف تر نیاید چراکه خبرنگار همان «فضولی» است که باید او را ندید گرفت .
4- باید بسترلازم برای خواندن روزنامه در کشور فراهم شود . چنانچه دولت یارانه خوبی را به مطبوعات بپردازد، اولا مطبوعات با قیمت نازل تر در اختیار شهروندان قرار می گیرد و ثانیا مدیران مطبوعات به جای اینکه دغدغه اجاره دفتر نشریه و تامین هرینه کاغذ و چاپ را داشته باشند بر کیفیت مطالب خود با رویکرد تولید خبر و نه تقلید خبر می افزایند و می توانند خبرنگاران و اندیشمندان بیشتری را به استخدام خود درآورند .
5- اصحاب مطبوعات نیز باید به مدد کمک وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی با شرکت دادن خبرنگاران و اعضای تحریریه خویش به سمت تولید و انتشار اخبار و مطالب حرفه ای روی بیاورند و اینکه طبق آمار موجود بیش از 70 درصد از فعالان مطبوعاتی ما آماتورند مایه تاسف است .
6- همانطور که در سفرهای متعدد مسوولین، ارتباط سایر وجوه رسانه ای مانند صدا و سیما با سایر کشورها برقرار می شود چه خوب است ، معاون محترم مطبوعاتی وزارت ارشاد و مدیران مطبوعاتی کشور هر ازگاهی از دفاتر روزنامه های بزرگ جهان بازدید کنند تا بر معلومات خویش بیفزایند .
7- همواره علمای علوم اجتماعی و آموزشی بر تحکیم بنیان خانواده و تقویت دانش آموزان در مقطع ابتدایی تاکید دارند وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی نیز باید به این نتیجه برسد که تقویت مطبوعات محلی موجب تقویت روزنامه ها و مطبوعات کشوری می شود.
8- اساسا روزنامه های ایرانی مطابق با نیاز خوانندگان منتشر نمی شود و این روزنامه ها با توجه به بی میلی غالب مردم به اخبار و تحلیل های زد و خوردهای سیاسی ، بیشترین حجم مطالبشان را به سیاست اختصاص می دهند و آنگاه است که مردم با نخریدن روزنامه ها، اعتراض خود را به مطالب این جراید نشان می دهند، واقعیتی که باید مدیران روزنامه های کشوری را به سمتی رهنمون سازد تا مخاطب شناسی بیشتری داشته باشند.
9- متولیان امر برای گسترش فرهنگ کتاب خوانی بیشترین امکانات و بودجه ها را در سال های اخیر به این مهم اختصاص داده اند ؛ چرا همین مسوولین در جهت گسترش فرهنگ روزنامه خوانی با ایجاد خانه های مطبوعات در شهرستان ها گام بر نمی دارند ؟ چرا برای اینکه ضرورت فرهنگ روزنامه خوانی برجسته شود از دفتر مقام معظم رهبری درخواست وقت ملاقات اصحاب مطبوعات و رسانه ها را با معظم له نکرده اند تا با سفارشات ایشان ، فرهنگ روزنامه خوانی بیشتر از گذشته شود ؟ برای کشوری که انتشار نشریه ای چون « روزنامک » توسط شاهان اشکانی را در تاریخ خود دارد بسیار زشت است که در حد تایلند هم در دنیای مطبوعات ظاهر نشود!
به هرحال امیدوارم شاهد روزی باشیم که یک روزنامه ایرانی در زمره یکصد روزنامه پرتیراژ دنیا قرار گیرد.