آیت اله موحدی ساوجی (ره) در پانزدهم فروردین ماه 1322 در محله ای مستضعف نشین قاسم آباد ساوه دیده به جهان گشود. پدرش مهدی نام داشت. او از كشاورزان متدین محسوب میشد و زندگی خانوادهاش را به سختی اداره میكرد.
با این حال فرزندش را از چهار سالگی به مكتب فرستاد تا خواندن و نوشتن بیاموزد. وی پنج سال در مكتب درس خواند و در این مدت قرائت قرآن، ادبیات و ریاضیات را فراگرفت و از نه سالگی وارد دبستان شد. ادامه تحصیل او پس از دوره دبستان به دلیل تنگدستی خانوادهاش با وقفه رو به رو شد و ناگزیر گردید در تهران به شغل آزاد شاگرد نانوایی بپردازد. پس از یكسال با صرفه جویی و جمع کردن دستمزدش به ساوه بازگشت و با ثبت نام در دوره دبیرستان تحصیلات خود را ادامه داد.
ایشان از سنین كودكی با مسجد انس و الفت داشت و علیرغم صغر سن به بزرگسالان قرائت صحیح نماز را آموزش میداد. گرایش به مذهب و روحانیت در وی باعث شده بود به تحصیل علوم دینی علاقه مند گردد. لذا از سال 1340 وارد حوزه علمیه مشهد شد. مقدمات را نزد آیت الله محمد تقی ادیب نیشابوری (معروف به ادیب ثانی) و حجج اسلام هاشمی و صالحی فراگرفت. در سال 1343 برای ادامه تحصیل راهی قم شد و از محضر حضرات آیات حاج شیخ علی پناه اشتهاردی، حاج شیخ ابوالقاسم اشتهاردی، حسین نوری همدانی و فاضل لنكرانی و همچنین درس خارج فقه و اصول تا مقطع اجتهاد را نزد مرحوم آیت الله العظمی محقق داماد و مرحوم آیت الله العظمی اراكی و مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی كسب فیض نمود.
زنده یاد موحدی ساوجی (ره) با آغاز نهضت اسلامی و پخش اعلامیههای حضرت امام (ره) در خصوص لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، با افكار و اندیشههای ایشان آشنا شد و ضمن پیروی از رهبر انقلاب، مبارزه خود را با رژیم پهلوی آغاز كرد. ایشان در ایام محرم و صفر سال 1342 به منظور وعظ و تبلیغ به ساوه رفت و به مناسبت اربعین شهادت امام حسین (ع) در مسجد جامع ساوه، به دستگیری و حبس حضرت امام (ره) اعتراض كرد كه این امر منجر به دستگیری وی و انتقال به ساواك قم و از آنجا پس از بازجوییهای اولیه به تهران اعزام نمودند. مدتی بعد وی را به زندان وقت شهربانی برده و در كنار شهید مطهری و شهید هاشمی نژاد و حجج اسلام هاشمی رفسنجانی، فلسفی و كروبی و ... زندانی نمودند.
انس و الفت زنده یاد موحدی ساوجی با شهید آیت الله مطهری موجب شد تا وی مجذوب شخصیت ایشان گردد و همچون شاگردی از آن استاد فرزانه كسب فیض نماید. در اسناد ساواك، یادداشتی به خط استاد شهید مطهری برمیخوریم كه در وصف مرحوم موحدی ساوجی (ره) چنین آمده است:
بسمه تعالی
میگویند العاده كالطبیعه الثانیه: حالتها در اصطلاح طلبگی در من به حد یك امر طبیعی رسوخ یافته است. از دیدن افرادی كه خلق و خوی طلبگی در آنها مشهود است بسیار لذت میبرم و مسرور میگردم. در مدت سی و دو روزی كه از توقیف ما در زندان موقت شهربانی میگذرد، گذشته از علما و خطبایی كه اینجا هستند، چند نفر از طلاب و محصلین علوم دینی در اینجا آمدهاند: از آن جمله جناب مستطاب آقای شیخ علی موحدی میباشند. من در ایشان خلق و خوی طلبگی را كاملا محسوس میبینم و از اینكه مشاهده كردم در حدود تحصیلات خود عمیقا وارد است خیلی خرسند شدم. مدتی با ایشان درباره تجزیه و تركیب جمله معروف دعای كمیل: «و ما كانت لاحد فیها مقرا و لامقاما» مباحثه میكردیم.
ابقاه الله للاسلام و المسلمین و وفقه للعلم و العمل.
14 صفر 83 تهران، مرتضی مطهری
ایشان پس از یك ماه از زندان آزاد گردید و ابتدا به مشهد مراجعه كرد اما پس از مدتی برای ادامه تحصیل به قم رفت و دوره جدیدی از درس و مبارزه را آغاز كرد. ورود ایشان به قم با اوج گیری مبارزات علیه رژیم پهلوی مصادف بود و شیفتگی و علاقه ایشان نسبت به شخصیت حضرت امام (ره) موجبات پیوند میان ایشان و بیت حضرت امام بود.
ایشان پس از تبعید حضرت امام در سفرهای تبلیغی خود به شهرهای كرمان، رفسنجان، دزفول، خرمشهر، برازجان، بندرعباس، شیراز، محلات، کاشمر، بجنورد و ... شخصیت علمی و سیاسی حضرت امام را به مردم معرفی كرد و آنها را به مبارزه با رژیم شاه تشویق و ترغیب نمود.
ایشان در سال 1347 به رفسنجان رفت و در سخنرانی خود به مناسبت رحلت حضرت رسول اكرم (ص) به تشریح ویژگیهای فردی و خانوادگی، موقعیت علمی و خصوصیات اخلاقی حضرت امام (ره) پرداخت. این سخنرانی به احضار ایشان به شهربانی منجر شد. اما وی به تذكرات ماموران دولتی توجهی نكرد و همین سخنان را در خرمشهر نیز تكرار كرد كه توسط شهربانی تحت تعقیب قرار گرفت و ناگزیر شد مخفیانه از شهر خارج شود.
در سال 1351 به دنبال شكنجه، تبعید و زندانی شدن انقلابیون توسط رژیم، جمعی از طلاب و روحانیون قم تصمیم گرفتند تجمعی اعتراض آمیز در مسجد سیدعزیزالله واقع در بازار تهران برگزار نمایند. سخنران این اجتماع باشكوه زنده یاد آیت الله موحدی ساوجی بود كه طی سخنانی با حضور آیت الله العظمی آسید احمد خوانساری، به تبعید و زندانی شدن حضرت امام، آیت الله طالقانی و ممنوع المنبر شدن حجت اسلام فلسفی اعتراض كرد كه منجر به دستگیری، بازجویی و شكنجه قرار گرفت.
یك ماه بعد به زندان قزل قلعه منتقل شد. در زندان علیرغم فشار و ممانعت مسئولین زندان به اقامه نماز جماعت پرداخت و در شرایطی كه نزدیك به هفت ماه از حبس ایشان میگذشت بار دیگر در دادگاه به یك سال حبس محكوم و سپس به زندان قصر منتقل گردید.
پس از آزادی از زندان در اردیبهشت سال 1352، به منظور تبلیغ در ایام فاطمیه به شهرستان محلات رفت اما پس از چند جلسه سخنرانی ومنبر توسط شهربانی دستگیر و به ساواك اراك و سپس به تهران منتقل شد. این دوره زندان پنج ماه به طول انجامید و در اواخر سال 1352 آزاد شد.
پس از آزادی از زندان به سعادت آباد شیراز رفت و قریب به یكسال در آنجا اقامت نمود در این مدت فعالیتهای سیاسی و مذهبی خود را پیگرفت و ضمن وعظ و تبلیغ به ترویج دیدگاههای حضرت امام (ره) به توزیع رساله ایشان همت گمارد. این فعالیتها موجبات سوء ظن مامورین شهربانی و ساواك را فراهم نمود و موجب دستگیری، حبس و اخراج ایشان از آن منطقه گردید.
پس از مراجعت به قم، در سال 1354 از سوی تعدادی از روحانیون مبارز تهران به ویژه شهید آیت الله شاه آبادی جهت اقامه نماز جماعت و هدایت و ارشاد مردم به مسجد محمدیه شمیران دعوت شد. ایشان در مسجد محمدیه فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی وسیعی را آغاز كرد و ضمن مبارزه سیاسی علیه رژیم، به گسترش كتابخانه مسجد و تاسیس بنیاد نهج البلاغه با همكاری حجج اسلام دین پرور، حیدری چیذری و شهید مصطفوی كرمانی مبادرت نمود.
زنده یاد موحدی ساوجی (ره) در سال 1356 موفق به سفر حج از طریق عراق گردید در اثنی این سفر دو بار موفق به دیدار حضرت امام ره در نجف گردید. در یكی از این دیدارها حضرت امام به ایشان اجازه دادند وجوه شرعیه را به نیابت از ایشان دریافت و به تشخیص خود، مبالغی از آن را جهت كمك به خانوادههای زندانیان سیاسی هزینه نمایند. همچنین حضرت امام توسط ایشان به شهید مطهری پیام فرستادند و در این پیام بر انسجام و وحدت بیشتر جامعه و روحانیت تاكید فرمودند.
با افزایش دامنه نارضایتیها در سال 1356، رژیم شاه به منظور خدشه دار نمودن رهبری نهضت مقالهای به عنوان «ارتجاع سرخ و سیاه ایران» در روزنامه اطلاعات به چاپ رساند كه سراسر توهین نسبت به حضرت امام بود. این اقدام موجب واكنش عمومی مردم و قیام نوزدهم دی ماه 1356 در قم گردید. نامهها، بیانیهها و اعلامیههای متعددی در اعتراض به این مقاله منتشر شد. جمعی از روحانیون تهران از جمله مرحوم موحدی ساوجی (ره) در اعتراض به مقاله مذكور، نامههایی به مراجع عظام تقلید نوشتند و در آن ضمن تجلیل از قیام باشكوه مردم قم، قتل و كشتار مردم بیدفاع را محكوم كردند. در اغلب بیانیههایی كه در سالهای 1356 و 1357 از سوی روحانیون و علماء تهران به مناسبتهای مختلف صادر شده نام و امضاء زنده یاد موحدی ساوجی دیده میشود.
آیت الله موحدی ساوجی (ره) در مدت اقامت خود در تهران با همكاری علما و روحانیون مبارزی همچون آیت الله شهید مطهری، آیت الله شهید مفتح، مرحوم آیت الله ملكی، شهید شاه آبادی، حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی، حضرت آیت الله مهدوی كنی و... به تاسیس جامعه روحانیت مبارز اقدام نمودند.
در اردیبهشت ماه 1357 به مناسبت شهادت یكی از طلاب، مجلس ختمی در مسجد متقین شمیران برگزار شد و از مرحوم موحدی ساوجی(ره) برای سخنرانی دعوت به عمل آمد ایشان طی سخنانی به آیات جهاد اشاره و از قتل و كشتار مردم توسط رژیم پهلوی انتقاد نمود. پس از سخنرانی توسط مامورین كلانتری قلهك دستگیر و ابتدا به زندان كمیته مشترك ضد خرابكاری و از آنجا به زندان اوین منتقل گردید. پس ازبازجوییهای متعدد در دادگاه به دو سال زندان محكوم شد. اما پس از هفت ماه حبس در زندان اوین، در آبان 1357 آزاد گردید.
بعد از آزادی از زندان توسط مردم ساوه به این شهر دعوت شد و طی یك سخنرانی در سالن ورزشی شهرستان ساوه پیرامون حفظ وحدت در صفوف مبارزین و لزوم اطاعت از رهبری حضرت امام سخن گفت.
ایشان در روزهای اوج مبارزه علیه رژیم شاه و به ویژه در راهپیماییها با سایر اعضاء جامعه روحانیت مبارز شرکت فعال داشته و در اعتراض به ممانعت از ورود حضرت امام(ره) به ایران در مسجد دانشگاه تهران متحصن شد. وی در روز ورود حضرت امام به ایران به جمع مستقبلین ایشان پیوسته و در مدت اقامت امام در مدرسه رفاه چندین بار با رهبر انقلاب دیدار و گفتگو كردند.
ایشان پس از انقلاب اسلامی از سوی حضرت امام(ره) به عنوان نماینده معظم له و امام جمعه ساوه منصوب شدند و ضمن تشكیل كمیته انقلاب اسلامی، کمیته امداد امام خمینی ره، جهاد سازندگی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، دفتر حزب جمهوری اسلامی در ساوه ، به عنوان حاكم شرع دادگاه انقلاب اسلامی در این شهر منصوب شدند.
در انتخابات اولین دوره مجلس شورای اسلامی به عنوان كاندیدای حزب جمهوری اسلامی از ساوه به مجلس شورای اسلامی راه یافت و دوره دوم و سوم نیز این مسئولیت را برعهده داشت. در دوره چهارم و پنجم مجلس شورای اسلامی به نمایندگی از سوی مردم تهران در مجلس حضور یافت.
عضویت در هیات رییسه مجلس شورای اسلامی، ریاست كمیسیون دیوان محاسبات كشور، ریاست كمیسیون شوراها و امور داخلی كشور، ریاست کمیسیون آیین نامه داخلی مجلس، ریاست هیاتهای اعزامی به كنفرانسهای بین المجالس، ریاست كمیسیون تحقیق و تفحص صدا و سیمای جمهوری اسلامی، ریاست كمیسیون تحقیق و تفحص بنیاد مستضعفان و جانبازان، ریاست كمیسیون تحقیق و تفحص شهرداری تهران، ریاست هیات مركزی نظارت بر اولین انتخابات شوراهای اسلامی كشور، عضویت در شورای امنیت كشور، عضو موثر و دبیر كمیسیون احزاب، عضو هیات تطبیق مصوبات دولت با قوانین عمومی كشور، مشاور عالی سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران، نماینده حضرت امام (ره) و حاكم شرع در هیات هفت نفره استان مركزی، نماینده مجلس در هیات حل اختلاف سه نفری در وزارت دادگستری و عضویت در هیات علمی دانشگاهها، از جمله مسئولیتهای زنده یاد آیت ا.. موحدی ساوجی به شمار میآمد.
مرحوم موحدی ساوجی (ره) از معدود مسئولانی به شمار میآمد كه در عین بیآلایشی وساده زیستی، ارتباط مستقیم خود را با مردم حفظ میكرد. شبها بعد از نماز مغرب و عشاء ساعتها با مردم به گفتگو مینشست و در جهت حل مشكلات آنان اقدام مینمود و حتی بر خلاف روش اكثر مسئولین درب منزل وی به روی مراجعین باز بود و گاه تا نیمه شب به كار آنان رسیدگی مینمود. او به طور منظم به نامههای مردم شخصا رسیدگی و با دست خط خود، نامه نگاری، شماره گذاری و ثبت می نمود. در یك بررسی به انجام رسیده در طول دورههای متوالی نمایندگی بیش از یكصد هزار نامه مراجعین مردمی توسط شخص ایشان پاسخ داده شده است.
پذیرش مسئولیتهای سیاسی و دستگیری از محرومان و درماندگان موجب نگردیده بود تا وی به كلی از محیط علم و دانش جدا شود. بلكه هر گاه فرصتی مییافت از تدریس علوم اسلامی یا تدوین آثار علمی فرو گذار نمیكرد. او مدتی بنا بر دعوت آیت ا.. میرمحمدی، رییس وقت دانشكده الهیات دانشگاه تهران، تدریس در این دانشگاه را برعهده داشت و در سالهای آخر حیات خود نیز علاوه بر عضویت درهیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی به دعوت مرحوم آیت ا.. حائری تهرانی، در این دانشگاه تدریس میكرد.
صلاحیت علمی او در انتخابات اولین دوره مجلس خبرگان رهبری در سال 1361 به تایید كتبی حضرات آیات عظام فاضل لنكرانی، نوری همدانی و مشكینی رسید و در دوره سوم مجلس خبرگان نیز مجدداً با موفقیت تمام، امتحانات كتبی و شفاهی را گذرانده بود. زنده یاد موحدی ساوجی(ره) از مردان فعال و سخت كوشی بودند كه سعی داشتند از كمترین اوقات خود به نحو مطلوب استفاده كنند این مرد مجاهد و با وجود كثرت فعالیتهای اجتماعی و سیاسی، از فعالیتهای علمی غافل نماند و از خود كتابهای ارزندهای به یادگار گذاشت؛ از جمله:
ترجمه و تحقیق شرح امالی شیخ مفید (درحال بازنگری)
آفریدگار ( در حال بازنگری برای چاپ دوم)
بررسی تحلیلی ولایتعهدی امام رضا(ع) (چاپ دوم)
تصحیح و تحقیق كتاب الدمعه الساكبه فیاحوال العترة الطاهرة المجلد الرابع فیاحوال مولانا صاحبالزمان(عج) (در مرحله تحقیق و پژوهش)
آیت ا.. موحدی ساوجی(ره) سرانجام پس از عمری جهاد و مبارزه و تلاش خستگی ناپذیر، در صبح گاه روز جمعه 26/05/1380 در سانحه رانندگی، همزمان با شهادت حضرت فاطمه سلام ا.. علیها جان به جان آفرین تسلیم كرد و به لقاء پروردگار خویش شتافت.
روحش شاد و راهش جاودانه باد.
پیام حضرت آیت ا.. خامنهای (مدظله العالی)
بسم الله الرحمن الرحیم
در گذشت تاثر انگیز عالم مجاهد حضرت حجت الاسلام و المسلمین آقای موحدی ساوجی را به خانواده محترم و فرزندان و دوستان و علاقهمندان ایشان و به عموم اهالی محترم ساوه تسلیت عرض میكنم.
این روحانی بزرگوار عمری را در راه اسلام وانقلاب و تحكیم مبانی نظام اسلامی سپری كردند. مبارزه صادقانهی ایشان در دوران پیش از انقلاب و تلاش دلسوزانهی ایشان در دورههای متوالی نمایندگی مجلس شورای اسلامی و سایر مسئولیتها. برگهای روشنی در زندگی این روحانی بزرگوار است. از خداوند متعال غفران و رحمت واسعهاش را برای آن مرحوم و صبر و اجر جزیل برای بازماندگان محترمشان مسئلت مینمایم.
سید علی خامنهای (مدظله العالی)
پیام مرحوم حضرت آیت اله العظمی فاضل لنكرانی به مناسبت سومین سالگرد ارتحال:
بسم الله الرحمن الرحیم
بعدالحمد و الصلوه با فرارسیدن سالگرد ارتحال مرحوم حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ علی موحدی ساوجی كه به دنبال سانحه تصادف واقع شد خاطره آن مرحوم تجدید میشود. او كه پس از گذراندن مراتب حوزوی كه در این رابطه چند سالی در قم خدمت ایشان بودیم مسئولیت چند دوره نمایندگی مجلس شورای اسلامی را بردوش كشید و هیچ آنی از حمایت انقلاب و امام بزرگوار دریغ نورزید . خصیصه بارز ایشان صلابت و حقگویی بود صراحت وی در بیان حقایق كم نظیر و ضربالمثل برای همگان بود. از مال و متاع دنیوی بجز خانهای بجای نگذاشت و در فكر اندوختن و ذخیره نمودن نبود. روحش شاد و راهش پر رهرو باد.
محمد فاضل لنكرانی
پیام حضرت آیت ا.. مشكینی دامت بركاته
بسم الله الرحمن الرحیم
پس از اهدای سلام، مصائب وارده بر آن خاندان شریف را تسلیت میگویم : اراده نامه حضرت حق و حكمت بالغه او در ادامه نظام اتم آفرینش، گاهی تعلق بر این دارد كه شاخهای را هر چند برومند از درختی برگیرد یا درختی را هر چند در طریق كمال و رشد ازباغی برچیند یا باغی را هر چند سرسبزو خرم از منطقهای به دست سیلی ویرانگر دهد. آری او مصالح شخصی را همواره فدای نظام كل میكند، گرچه در این بین دلهایی داغدار وقلوبی بیقرار و دیدگانی اشكبار گردد. لایسال عما یفعل و هم یسالون.
ارتحال دفعی و آنی و نا بهنگام آن مرد بزرگ، جرئومه كوشش الهی، و مجسمه فضل و ایمان كه عمر پر بركت خود را در راه تحصیل علم و سپس اهداف عالیه و نظام نمود، جای تاسف و تاثر است .
اینجانب با تاسف از ارتحال آن فقید سعید برای ایشان مقامی محمود و برای بازماندگان، اجری جزیل و عمل به وظیفه و طلب رضای حق را خواستارم.
والسلام علیكم و رحمت الله بركاته
پیام تسلیت آیت ا.. هاشمی رفسنجانی (دام عزه)
بسمه تعالی
بیت معزز حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای موحدی ساوجی
خبر درگذشت خدمتگذار اسلام و انقلاب مرحوم حضرت حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای موحدی ساوجی موجب تاسف و تاثر خاطر گردید. فقدان آن مرحوم كه از عناصر فعال و موثر در مبارزات مردم در دوران پیروزی انقلاب اسلامی بود . به بازماندگان محترم تسلیت گفته، از خداوند متعال برای آن فقید سعید علو درجات و برای اعضای بیت محترم ایشان صبر و اجر مسئلت میكنم.
اكبر هاشمی رفسنجانی
رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام.